کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بویگان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بویگان
لغتنامه دهخدا
بویگان . (اِ) زهدان و رحم . (آنندراج ).بوگان . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به بوگان شود.
-
جستوجو در متن
-
بوگان
لغتنامه دهخدا
بوگان . (اِ) رحم بود یعنی زهدان . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 356). بچه دان و زهدان را گویند و بعربی رحم خوانند. (برهان ). رحم باشدکه بچه در آن بود، یعنی زهدان . (اوبهی ). زهدان ، یعنی بچه دان . (انجمن آرا) (آنندراج ). بویگان . پویگان . بچه دان . زهدان ....