کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بولس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بولس
لغتنامه دهخدا
بولس . [ ل َ ] (ع اِ) زندانی است در جهنم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
بولس
لغتنامه دهخدا
بولس . [ ل ُ ] (اِخ ) یکی از حواریون . (ناظم الاطباء). یکی از حواریون عیسی . و یکی از بارزترین شخصیت های مسیحیت . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به پولس در همین لغت نامه وعیون الانباء ص 72 و 73 و دائرة المعارف فارسی شود.
-
بولس
لغتنامه دهخدا
بولس . [ ل ُ ] (اِخ ) نام طبیبی است که ابن البیطار، از او در کتاب خود نام برده است . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به تاریخ الحکما ص 95 شود.
-
واژههای مشابه
-
حجر بولس
لغتنامه دهخدا
حجر بولس . [ ح َ ج َ رِ ل ُ ](ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سنگی است شبیه به بوره ٔ ارمنی و از آن پوچ تر و ملمع و با نقطه های زرد و سفید گرم و محلل قوی . و تدهین بروغن زیتونی که در آن جوشانیده باشند جهت رفع ماندگی بسیار مفید است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). ابن...
-
دیر بولس
لغتنامه دهخدا
دیر بولس . [ دَ رِ ب َ ل ِ ] (اِخ ) بنا بگفته ٔ ابوالفرج این دیر در خارج شهر دمشق در نواحی بنی حنیفه در ناحیه ٔ غوطه واقع است . (از معجم البلدان ).
-
دیر بولس
لغتنامه دهخدا
دیر بولس . [ دَ رِ ب َ ل ِ ] (اِخ ) در نواحی رمله واقع است و فضل بن اسماعیل بن صالح بن عبداﷲ علی بن عباس در آن فرودآمد و در باره ٔ آن شعری سرود. (از معجم البلدان ).
-
جستوجو در متن
-
حجر یونس
لغتنامه دهخدا
حجر یونس . [ ح َ ج َ رِ ن ُ ] در «مالایسع» بجای حجر بولس ، حجر یونس آمده است . رجوع بحجر بولس شود.
-
سن پل
لغتنامه دهخدا
سن پل . [ سَم ْ پ ُ ] (اِخ ) یکی از حواریون است که در باب دین مسیح رسائل چند نگاشت و در 67 م .در شهر رم بقتل رسید. (ترجمه ٔ تاریخ تمدن قدیم ایران تألیف فوستل دوکولانژ). بولس . رجوع به بولس شود.
-
ذیونوسیوس
لغتنامه دهخدا
ذیونوسیوس . (اِخ ) یکی از قضات محکمه ٔ آطن موسوم به آریاباغوس و او بدست قدیس بولس دین نصاری گرفت و در اواخر مائة اول میلادی بشهادت رسید.
-
ابوسعد
لغتنامه دهخدا
ابوسعد. [ اَ س َ ](اِخ ) فضل بن بولس یا یونس نصرانی . شیرازی . از شهود صحت رصد ابوسهل کوهی . رجوع به ابوسهل ویجن ... شود.
-
صورةالحدیثة
لغتنامه دهخدا
صورةالحدیثة. [ رَ تُل ْ ح َ ث َ ] (اِخ ) (الَ ...) مقابل الصورة العتیقة. و آن محتوی انجیل های متی ، مرقس ، لوقا، یوحنا، کتاب حواریون و کتاب بولس است . (الفهرست ابن الندیم ص 35).
-
ابن عسال
لغتنامه دهخدا
ابن عسال . [ اِ ن ُ ع َس ْ سا ] (اِخ ) ابوالفرج هبةاﷲ قبطی مصری . عالم لغوی . او راست تفسیری بر انجیل و کتاب نحو قبطی به زبان عرب و مقدمه ای بر رسائل بولس رسول .
-
راهب
لغتنامه دهخدا
راهب . [هَِ ] (اِخ ) بولس . (قرن 13 م .) او در انطاکیه بدنیاآمد و اسقف بود. وی بکشورهای یونان و فرانسه سفر کرد. او را تألیفاتیست در جدل که آن را خطاب به یکی از دوستان مسلمان خود نوشته است . (از اعلام المنجد).