کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بوغاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بوغاء
لغتنامه دهخدا
بوغاء. [ ب َ ] (ع اِ) خاک نرم که مذرور ماند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). خاک بسیار نرم . (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء) : لعمرک لو لا هاشم ما تعفرت ببغدان فی بوغائها القدمان . (اقرب الموارد).- بوغاءالطیب ؛ بوی آن . (منتهی الارب ) (آنن...
-
جستوجو در متن
-
سبک مایه
لغتنامه دهخدا
سبک مایه . [ س َ ب ُ ی َ / ی ِ ] (ص مرکب ) چیز بی قدر و ارزش و کم مایه و بی قیمت و کم بها. (آنندراج ) : چو نان خورده شد کارِ می ساختندسبک مایه جایی بپرداختند. فردوسی . || نادان و جاهل . (ناظم الاطباء): بوغاء؛ مردم سبک مایه و گول . (منتهی الارب ) : سب...