کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بوشگان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بوشگان
لغتنامه دهخدا
بوشگان . (اِخ ) نام مرکزی از دهستان بوشگان ، بخش خورموج است که در شهرستان بوشهر واقع است . دارای 245تن سکنه میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
-
بوشگان
لغتنامه دهخدا
بوشگان . (اِخ ). یکی از دهستان های نه گانه ٔ بخش خورموج شهرستان بوشهر است که از شمال به ارتفاعات بزپر و کوه گیسگان و سرمشهد و از خاور به ارتفاعات والان و خراشیند و از جنوب به کوههای درویش و دار و رئیس غلام و شنبه و از باختر بدهستان حومه ٔ خورموج و بخ...
-
جستوجو در متن
-
کلمه
لغتنامه دهخدا
کلمه . [ ک َ م ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان بوشگان است که در بخش خورموج شهرستان بوشهر واقع است و 341 سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
دهرود بالا
لغتنامه دهخدا
دهرود بالا. [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بوشگان بخش خورموج شهرستان بوشهر. واقع در 84هزارگزی شمال خورموج . سکنه ٔ آن 200 تن . آب از چشمه و چاه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
دهرود پایین
لغتنامه دهخدا
دهرود پایین . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بوشگان بخش خورموج شهرستان بوشهر. واقعدر 84هزارگزی شمال خاوری خورموج و باختر کوه نی سرو.سکنه ٔ آن 200 تن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
شاه پسرمرد
لغتنامه دهخدا
شاه پسرمرد. [ پ ِ س َ م ُ ] (اِخ )دهی از دهستان بوشگان بخش خورموج شهرستان بوشهر. دارای 200 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن خرما، تنباکو و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
شلدان
لغتنامه دهخدا
شلدان . [ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بوشگان بخش خورموج شهرستان بوشهر. سکنه ٔ آن 183 تن . آب آنجا از چاه . محصول عمده ٔ آنجا غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
بوشکانات
لغتنامه دهخدا
بوشکانات . (اِخ ) ناحیه ای است در فارس . چند ناحیه است و همه گرمسیر و در او خرما بسیار بود و در آن ولایت هیچ شهری نیست و حاصلشان غله و خرما باشد. (نزهة القلوب ص 116). رجوع به فارسنامه ٔ ابن البلخی و بوشگان شود.
-
تنگ ارم
لغتنامه دهخدا
تنگ ارم . [ ت َ اِ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان بوشگان است که در بخش خورموج شهرستان بوشهر واقع است و 1028 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
تنگ زرد
لغتنامه دهخدا
تنگ زرد. [ ت َ زَ ] (اِخ ) دهی از دهستان بوشگان است که در بخش خورموج شهرستان بوشهر واقع است و 317 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
خون
لغتنامه دهخدا
خون . (اِخ ) قریه ای است چهار فرسنگ بیشتر میانه ٔ شمال و جنوب بشگان . (فارسنامه ٔ ناصری ). این نقطه در فرهنگ جغرافیایی ایران چنین آمده است : دهی است از دهستان بوشگان بخش خورموج شهرستان بوشهر و شمال خاوری خورموج کنار راه مالرو عمومی برازجان به بوشگان ...
-
طلحه
لغتنامه دهخدا
طلحه . [ طَ ح َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بوشگان بخش خورموج شهرستان بوشهر در 48هزارگزی شمال خاوری خورموج و دامنه ٔ کوه سرخ . کوهستانی معتدل و مالاریائی با 882 تن سکنه . آب آن از چاه و قنات . محصول آنجا غلات و تنباکو و خرما. شغل اهالی زراعت و راه آن ...
-
فاریاب
لغتنامه دهخدا
فاریاب . [ فارْ ] (اِخ ) دهی از دهستان بوشگان بخش خورموج شهرستان بوشهر که در 54 هزارگزی شمال خورموج و در شمال کوه خورموج واقع است . دامنه ای گرمسیر، مالاریایی و دارای 690 تن سکنه است . آب آنجا از چاه و قنات تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات ، خرما، ...