کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بوشاسپ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بوشاسپ
لغتنامه دهخدا
بوشاسپ . (اِ) رجوع به بوشاسب شود.
-
جستوجو در متن
-
گرشاسب
لغتنامه دهخدا
گرشاسب . [ گ ِ ] (اِ) احتلام . (ناظم الاطباء). و آن مصحف گوشاسب (= بوشاسپ ) است . رجوع به گوشاسب و گوشاسپ و بوشاسب و بوشاسپ شود.
-
بوشباس
لغتنامه دهخدا
بوشباس . (اِ) بوشاسپ . (آنندراج ) : جهاندیده ٔ پیر اخترشناس بدوبازگفتم من این بوشباس . زراتشت بهرام (از آنندراج ).رجوع به بوشاسب شود.
-
گوشاسب
لغتنامه دهخدا
گوشاسب . (اِ) به معنی خواب دیدن باشد که عربان رؤیا گویند. (برهان ) (شعوری ج 2 ص 315). خواب دیدن . (لغت فرس ). بوشاسپ . کوشاسب . (برهان ) : شنیدم که خسرو به گوشاسپ دیدچنان کآتشی شد به دورش پدید. ابوشکور (از لغت فرس ).و نیز رجوع به بوشاسپ شود. || احتل...
-
بوشاسب
لغتنامه دهخدا
بوشاسب . (اِ) خواب دیدن باشد و به عربی رؤیا خوانند. (برهان ). خواب دیدن . (ناظم الاطباء). بوشباس . بمعنی خواب دیدن باشد که آنرا بتازی رؤیا خوانند. (آنندراج ) (از انجمن آرا) (جهانگیری ). و گوشاسب به کاف تازی نیز به این معنی در جواهرالحروف نوشته .(آن...
-
بیدار
لغتنامه دهخدا
بیدار. (ص ، اِ)که در خواب نیست . مقابل خفته . صاحب آنندراج گوید: مقابل خفته مرکب از «بید» بمعنی شعور و آگاهی و «دار»که کلمه ٔ نسبت است و غنچه ، آیینه ، بخت ، دولت ، همت ، دل ، خاطر، جان ، عقل ، شرم ، شبنم ، عرق ، فتنه و مغز در صفات او مستعمل است . (ا...
-
ب
لغتنامه دهخدا
ب . (حرف ) حرف دوم است از الفباء فارسی و نیز حرف دوم از الفبای عربی و همچنین حرف دوم از ابجد و آنرا «با» و «باء» و «بی » خوانند. و آن یکی از حروف محفوره ، شفهیه ، لاقه . (المزهر ص 160). قلقله و هوائیست . (برهان در کلمه ٔ هفت حرف هوائی ). و در حساب جُ...