کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بوختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بوختن
لغتنامه دهخدا
بوختن . [ ت َ ] (مص ) نجات دادن (مخصوصاً از دوزخ ). رهایی بخشیدن . پهلوی «بختن » . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به بُخت شود.
-
جستوجو در متن
-
بزد
لغتنامه دهخدا
بزد. [ب ُ / ب ُ زَ ] (فعل ) از مصدر بختن یا بوختن و از مصدر دوم آن بزشن یعنی رهائی بخشیدن : بُزد؛ رهائی می بخشد. مهبزد؛ ماه نجات می دهد. ابوعلی ابزون مهبزد المجوسی شاعر است . ابزون . رجوع به ابوعلی ابزون ... شود.
-
بوخت
لغتنامه دهخدا
بوخت . [ ب ُ / بُو ] (ن مف ) بُخت . نجات داده . نجات یافته . درترکیب اسماء آید: سه بوخت . سبخت . چهاربوخت . صهاربخت . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به بُخت و بوختن شود.
-
پنج بوخت
لغتنامه دهخدا
پنج بوخت . [ پ َ بُخْت ْ ] (اِ مرکب ) یک دسته از اسامی ایرانیان با کلمه ٔ بوخت ازفعل بوختن و بختن که در پهلوی بمعنی نجات دادن و رهانیدن است ترکیب شده است مثل سه بوخت (بُخت ) یعنی هومت هوخت هورشت (پندار نیک گفتار نیک کردار نیک ) نجات داد. پنج بوخت یعن...
-
بخت
لغتنامه دهخدا
بخت . [ ب ُ ] (اِ) پسر. (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ) (فرهنگ نظام ). || بنده . (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ). و بختیشوع بمعنی بنده ٔ عیسی . (فرهنگ رشیدی ). صاحب عیون الانباء در ذکر بختیشوع بن جرجیس گوید معنی بختیشوع عبدالمسیح است ، چه بخت در لغت سریانی بمعنی...