کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بهمئی گرمسیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بهمئی گرمسیر
لغتنامه دهخدا
بهمئی گرمسیر. [ ب َم َ گ َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان است این دهستان بین رود مارون و دهستانهای حومه طیبی گرمسیر و بهمئی و سردسیر واقع شده است . هوای آن گرمسیر و اهالی در فصل تابستان جهت تعلیف احشام خود به بهمئی سردسیر سرح...
-
واژههای مشابه
-
بهمئی سرحدی
لغتنامه دهخدا
بهمئی سرحدی . [ ب َ م َ س َ ح َ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان است این دهستان در شمال باختری شهرستان بهبهان واقع و از شمال برودخانه کازرون ، از خاور بدهستان طیبی سرحدی ، از جنوب بدهستان بهمئی سردسیر، از باختر به ارتفاعات جانکی...
-
بهمئی سردسیر
لغتنامه دهخدا
بهمئی سردسیر. [ ب َ م َ س َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان است . این دهستان از شمال بدهستان بهمئی سرحدی ، از خاور به دهستان طیبی سرحدی ، از جنوب بدهستان طیبی گرم سیر و از باختر به بخش جانکی محدود است و هوای آن معتدل و اغلب ار...
-
جستوجو در متن
-
باوج
لغتنامه دهخدا
باوج . [ وَ ] (اِخ ) دهی از دهستان بهمئی گرمسیر بخش کهگیلویه ٔ شهرستان بهبهان در 30 هزارگزی شمال باختری لک لک . محصول آنجا پشم و لبنیات . ساکنین آن از طایفه ٔ بهمئی هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
کن دیده
لغتنامه دهخدا
کن دیده . [ ک َ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان بهمئی گرمسیر است که در بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان واقع است و 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
تخت راک
لغتنامه دهخدا
تخت راک . [ ت َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان بهمئی گرمسیر در بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان است که در سی وشش هزارگزی لک لک ، مرکز دهستان ، واقع است و 16 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
سرزرد
لغتنامه دهخدا
سرزرد. [ س َ زَ ] (اِخ ) دهی از دهستان بهمئی گرمسیر بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان . دارای 400 تن سکنه است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، پشم و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
-
تنگ زرد
لغتنامه دهخدا
تنگ زرد. [ ت َ زَ ] (اِخ ) دهی از دهستان بهمئی گرمسیر است که در بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان واقع است و 240 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
تنگ عبدال
لغتنامه دهخدا
تنگ عبدال . [ ت َ ع َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بهمئی گرمسیر است که در بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان واقع است و 160 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
راهدار
لغتنامه دهخدا
راهدار. (اِخ ) دهیست از دهستان بهمئی گرمسیر بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان واقع در 10 هزارگزی جنوب باختری لک لک مرکز دهستان و 28هزارگزی خاوری راه جایزان به آغاجاری . این ده در دشت واقع شده ، هوای آن گرمسیر و سکنه ٔ آن 400 تن میباشد. آب ده از چشمه تأمین...
-
دزکیلی
لغتنامه دهخدا
دزکیلی . [ دِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بهمئی گرمسیر، بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان . واقع در 28هزارگزی شمال باختری لک لک مرکز دهستان و 18 هزارگزی راه شوسه ٔ سلطان آباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
کارند
لغتنامه دهخدا
کارند. [ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان بهمئی گرمسیر بخش کهگیلویه ٔ شهرستان بهبهان واقع در 23هزارگزی شمال باختری لک لک ، مرکز دهستان و 12هزارگزی خاور شوسه ٔ سلطان آباد. کوهستانی و گرمسیر است ، دارای 80 تن سکنه ، آب آن از چشمه ، محصول آن غلات و پشم و لبنیا...
-
گنبدبردی
لغتنامه دهخدا
گنبدبردی . [ گُم ْ ب َ ب َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بهمئی گرمسیر بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان که در 18هزارگزی شمال باختری لک لک مرکز دهستان و 60هزارگزی خاور راه شوسه ٔ سلطان آباد واقع شده است . سکنه ٔ آن 24 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ...