کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بهجت افزا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بهجت افزا
لغتنامه دهخدا
بهجت افزا. [ ب َ ج َ اَ ] (نف مرکب ) افزاینده ٔ شادمانی . زیاده کننده ٔ سرور. (از فرهنگ فارسی معین ).
-
واژههای مشابه
-
علی بهجت
لغتنامه دهخدا
علی بهجت . [ ع َ ب َ ج َ ] (اِخ ) ابن محمودبن علی آغامصری . عالم در تاریخ و آثار شرقی و اسلامی . وی در سال 1274 هَ . ق . در قریه ٔ بلهاالعجوز از توابع بنی سویف در صعیدأدنی متولد شد و بترتیب در مدارس ناصریه و تجهیزیة و مدرسه ٔ زبان شرکت کرد و در زبان...
-
بهجت شیرازی
لغتنامه دهخدا
بهجت شیرازی . [ ب ِ ج َ ت ِ ] (اِخ ) اسمش میرزا عبدالحمیدبن مولانا عبدالغفار. والدش از علما و مقدسین و فقرا و سالکین آن دیار بود. جوانی است در ریعان شباب و از علوم متداوله فیض یاب . خط نسخ را خوب مینویسد بکتابت اشتغال دارد و از دست رنج نویسندگی اوقات...
-
بهجت آباد
لغتنامه دهخدا
بهجت آباد. [ ب ِ ج َ ] (اِخ ) از محلات مشهور تهران در طرف شمال . || از قنوات مشهور تهران بوده است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ).
-
بهجت آباد
لغتنامه دهخدا
بهجت آباد. [ ب ِ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کشکوئیه است که در شهرستان رفسنجان واقع است و دارای 229 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
بهجت آباد
لغتنامه دهخدا
بهجت آباد. [ ب ِ ج َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان فشگل دره است که در بخش آبیک شهرستان قزوین واقع است و دارای 160 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
بهجت آیات
لغتنامه دهخدا
بهجت آیات . [ ب َ ج َ ] (ص مرکب ) خجسته . (ناظم الاطباء). خجسته . فرخنده .(فرهنگ فارسی معین ). || سعادتمند. || شادمان . (فرهنگ فارسی معین ) (ناظم الاطباء).
-
باغ بهجت آباد
لغتنامه دهخدا
باغ بهجت آباد. [ غ ِ ب ِ ج َ ] (اِخ ) باغی است به شیراز که در پشت باروی شهر در میانه ٔ دروازه ٔ کازرون و دروازه ٔ باغ شاه است . میرزا فتحعلی خان شیرازی صاحبدیوان در جوار آن کاروانسرائی بساخت که در سال 1301 هَ . ق . بانجام رسید. (فارسنامه ٔ ناصری چ سن...
-
جستوجو در متن
-
افزا
لغتنامه دهخدا
افزا. [ اَ ] (نف مرخم ) افزاینده و افزون را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (هفت قلزم ). افزاینده . علاوه کننده . زیادکننده . (ناظم الاطباء). افزاینده و به این معنی مرکب نیز استعمال کنند. و بحذف همزه نیز لغت است .(از مؤید) (شرفنامه ٔ منیری ). فزا. افزای ...
-
حسن
لغتنامه دهخدا
حسن . [ ح ُ ] (ع اِمص ) نیکوئی . (ترجمان عادل ). نیکوی . نیکی . بهجت . خوبی . جمال . بَهاء. خوبرویی . زیبائی . اورنگ . افژنگ . غبطت . ملاحت . رونق . (ناظم الاطباء). فروغ . نزاکت . لطافت . خوشی . (ناظم الاطباء). درستی . صحت . استواری . نقیض قبح . ج ، ...