کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بهت و حیرت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مبهوت
لغتنامه دهخدا
مبهوت . [ م َ ] (ع ص ) حیران و اسم مفعول از بهت بمعنی حیرت است . (غیاث ). حیران و حیران کرده شده . (آنندراج ). عاجز شده و متحیر مانده . (ازمنتهی الارب ). سرگشته و متحیر. (محیطالمحیط). متحیر.(بحرالجواهر). عاجز و متحیر و پریشان و سرگشته و حیران و سرگرد...
-
هبت
لغتنامه دهخدا
هبت . [ هََ ] (ع مص ) زدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). زدن ، یا زدن با شمشیر که منجر به قتل شود. (معجم متن اللغة). || فرودآوردن .(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فروآوردن چیزی را از منزلتش . (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). || پست گر...
-
شگفتی
لغتنامه دهخدا
شگفتی . [ ش ِ گ ِ ] (حامص ، اِ) تعجب . (ناظم الاطباء). شگفت . (آنندراج ). استعجاب . (یادداشت مؤلف ) : شگفتی در آن بود کاسب سیاه نمی داشت خود را ازآتش نگاه . فردوسی .ببردند هم درزمان نزد شاه بدو کرد شاه از شگفتی نگاه . فردوسی .- از شگفتی ماندن ؛ در ...
-
سکر
لغتنامه دهخدا
سکر. [ س ُ ] (ع اِمص )مستی . (غیاث ) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). || (مص ) مست شدن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). || نشأه . (غیاث ). || (اِ) شراب و آنچه مست گرداند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || در اصط...
-
مدهوش
لغتنامه دهخدا
مدهوش . [ م َ ] (ع ص ) خیره . (زمخشری ). بی آگاهی . متحیر. (فرهنگ اسدی نخجوانی ). دیوانه . سراسیمه . (حفان ). شیدا. (اوبهی ). سرگشته . حیران . مست . بیهوش . (از غیاث اللغات ). بی خود. حیران . (منتهی الارب ). هاج . خردشده از ترس و مانند آن . (یادداشت ...
-
روانشناسی
لغتنامه دهخدا
روانشناسی . [ رَ ش ِ ] (حامص مرکب ) علم النفس . معرفةالنفس .معرفةالروح . روانشناسی عبارت است از تحقیق و مطالعه در حیات نفسانی و اعمال و رفتار انسان در احوال و اوضاع مختلف آن . دکتر علی اکبر سیاسی آرد: وجود انسان از دو جزء مختلف تشکیل یافته یا بعبارت ...
-
حجرالمطر
لغتنامه دهخدا
حجرالمطر. [ ح َ ج َ رُل ْم َ طَ ] (ع اِ مرکب ) یا الحجر الجالب للمطر. ابوریحان بیرونی در کتاب الجماهر فی معرفة الجواهر گوید:قال الرازی فی کتاب الخواص : ان بارض ترک بین خرلخ والبجناک عقبة اذا مر علیها جیش او قطع غنم شد علی الاظلاف و الحوافر منها صوف و...
-
دروغ
لغتنامه دهخدا
دروغ . [ دُ ] (اِ) سخن ناراست . قول ناحق . خلاف حقیقت . مقابل راست . مقابل صدق . کذب . (غیاث ). صاحب آنندراج گوید: مقابل راست چون گریه ٔ دروغ ، اشک دروغ ،آه دروغ ، وعده ٔ دروغ ، صبح دروغ ، و زشت و مصلحت آمیز از صفات اوست ، و با لفظ گفتن و بستن و پردا...
-
ساسانیان
لغتنامه دهخدا
ساسانیان . (اِخ ) سلسله ٔ شاهنشاهانی که بعد از اشکانیان و تا حمله ٔ تازیان بر ایران حکومت میکردند. خاندان ساسانی بعد از خاندان هخامنشی مقتدرترین و معروفترین سلسله ٔ ایرانی است و دوره ٔ چهارصد ساله ٔ شاهنشاهی ساسانیان تأثیر عظیمی در تکوین ملیت و فرهن...
-
صنایع
لغتنامه دهخدا
صنایع. [ ص َ ی ِ ] (ع اِ) ج ِ صَنیع. (منتهی الارب ). ج ِ صَنیعَه . (المنجد) (مهذب الاسماء). رجوع به صنیع، صنیعة و صنائع شود : از هر صنایعی که بخواهی بر او اثروز هربدایعی که بجوئی بر او نشان . فرخی .و چون نصر گذشته شد از شایستگی و بکارآمدگی این مرد مح...
-
پنت
لغتنامه دهخدا
پنت . [ پ ُ ] (اِخ ) نام ولایت شمالی آسیای صغیر بر کنار پونتوکسن دریای سیاه (بحر اسود) و آن را به لاطینی پنتوس (بنطس عربی ) می گفتند. دولتی در آن سرزمین در عهد قدیم تشکیل شد که به دولت پنت معروف است ایرانیان در عصر داریوش از این سرزمین ایالتی (خشترپا...