کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بهارستان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بهارستان
لغتنامه دهخدا
بهارستان . [ ب َ رَ / رِ ] (اِخ ) بهارستان چین . بهار چین . بهارخانه ٔ چین . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به بهارخانه ٔ چین شود.
-
بهارستان
لغتنامه دهخدا
بهارستان . [ ب َ رَ /رِ ] (اِخ ) بهار خسرو. قالی بزرگی که در تالار بار یکی از قصور سلطنتی تیسفون مفروش بود و بقول بلعمی آنرا «فرش زمستانی » می گفتند و آن از جنس زربفت بود و 60 ارش طول و 60 ارش عرض داشته در فصل زمستان منظره ٔ بهار را در برابر شاهنشاه ...
-
بهارستان
لغتنامه دهخدا
بهارستان . [ ب َ رِ ] (اِ مرکب ) (از: بهار + -ِستان ) جایی که شکوفه و گلهای گوناگون در آن انبوه باشد. (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). جایی که انبوه از شکوفه و گلهای گوناگون باشد. (ناظم الاطباء) : همین بس در بهارستان محشر خون بهای من غبارش بوی گل شد در رک...
-
بهارستان
لغتنامه دهخدا
بهارستان . [ ب َ رِ ] (اِخ ) مجلس شورای ملی . میدان و محله ای است در تهران که مجلس شورای ملی [ سابق ] در شرق و مسجد و مدرسه ٔ عالی سپهسالار در جنوب شرقی آن قرار دارد. (فرهنگ فارسی معین ).
-
واژههای مشابه
-
باغ بهارستان
لغتنامه دهخدا
باغ بهارستان . [ غ ِ ب َ رِ ] (اِخ ) باغی بوده است درتهران متعلق به میرزا حسین خان سپهسالار که قمرالسلطنه عمه ٔ ناصرالدین شاه و متعلقه ٔ سپهسالار در آن میزیست . بعداً قسمتی از این باغ تبدیل به عمارت مجلس شورای ملی شد. (از مجله ٔ اطلاعات ماهانه شماره ...
-
بهارستان چین
لغتنامه دهخدا
بهارستان چین . [ ب َ رَ / رِ ن ِ ] (اِخ ) بهارستان . بهار چین . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به بهارستان شود.
-
جستوجو در متن
-
رباطکلاته
لغتنامه دهخدا
رباطکلاته . [ رُ ک َ ت ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش قدمگاه شهرستان نیشابور دارای 231 تن . آب ده از چشمه و قنات تأمین میشود و فرآورده ٔ عمده ٔ آن غلات است . مزرعه ٔ بهارستان جزو این ده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
صادقی
لغتنامه دهخدا
صادقی . [ دِ ] (اِخ ) سیدجعفر. وی از اهالی دهلی هندوستان است و از مشاهیر شعرای آن سامان و او را کتابی است که بهارستان جعفری نام دارد. از اشعار اوست :ترک من دست چو بر خنجر بی داد بردتشنه را ذوق زلال خضر ازیاد برد.وی بسال 1190 هَ . ق . درگذشت . (از ریح...
-
بهار چین
لغتنامه دهخدا
بهار چین . [ ب َ رِ ] (اِخ ) بتخانه ٔ چین . بهارستان . (فرهنگ فارسی معین ) : بی آفرین سرایی بلبل بهار و باغ پدرام نیست گرچه چمن شد بهار چین . سوزنی .کآسمان قبله ٔ زمین خواندش وآفرینش بهار چین خواندش .نظامی (هفت پیکر ص 63).
-
شلختا
لغتنامه دهخدا
شلختا. [ ش ِ ل ِ ] (اِخ ) (شلشتا) وسهرد . خاورشناس اتریشی که بهارستان جامی را به سال 1846م . در وین چاپ کرد و نیز قسمتی از اشعار ابن یمین را به آلمانی ترجمه و به چاپ رسانده است (سال 1851 م .). رجوع به احوال و اشعار رودکی ج 1 ص 34 و ج 3 ص 830 و 865 و ...
-
سپهسالار
لغتنامه دهخدا
سپهسالار. [ س ِ پ َ ] (اِخ ) حاجی میرزا حسینخان قزوینی معروف به سپهسالار اعظم و ملقب به مشیرالدوله (1241 - 1298 هَ . ق . / 1836 - 1881 م .) یکی از رجال نیکنام و اصلاح طلب ایران در دوره ٔ قاجاریه بود که بعد از قتل امیرکبیر مصلح و متفکر و مرد مبارزایرا...
-
مدرس
لغتنامه دهخدا
مدرس . [ م ُ دَرْ رِ ] (اِخ ) محمدعلی بن محمد طاهربن نادر محمد تبریزی معروف به مدرس ، از دانشمندان و مؤلفان متأخر است . تألیفات او بدین شرح است : 1- حیاض الزلائل فی ریاض المسائل . 2- الدر الثمین أو دیوان المعصومین . 3- ریحانة الادب فی تراجم المعر...
-
علی اصغرخان
لغتنامه دهخدا
علی اصغرخان . [ ع َ اَ غ َ ] (اِخ ) (میرزا...) پسر آقا ابراهیم آبدار پسر گرجی خان ، ملقّب به امین السلطان و اتابک اعظم . وی وزیر ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه قاجار بود. در سال 1268 هَ . ق . (1306 هَ. ش .) همراه ناصرالدین شاه به سفر ارو...