کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بن بست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
شاه بن
لغتنامه دهخدا
شاه بن . [ ب َ ] (اِمرکب ) میوه ای است ریز و بامغز که مردم آن را می خورند. قسم کوچک بن یعنی ، حبة الخضرا باشد. (مخزن الادویه در کلمه ٔ حبة الخضراء). رجوع به حبة الخضراء شود.
-
سنگ بن
لغتنامه دهخدا
سنگ بن . [ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان وسط بخش طالقان شهرستان تهران . دارای 277 تن سکنه . محصول آنجا غلات ، سیب زمینی ، میوه جات . شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
سنگ بن
لغتنامه دهخدا
سنگ بن . [س َ ب ُ ] (اِخ ) شهری است در خراسان از ربوشارانست به گوزکانان و منبر او بنا نهاده اند. (حدود العالم ).
-
شاخ بن
لغتنامه دهخدا
شاخ بن . [ ب ُ ] (اِ مرکب ) درخت . (فرهنگ نظام ). شاخ درخت : ز باغ تو منزلگهی خواستن می آوردن و مجلس آراستن گلی چیدن از وی به هر شیوه ای چشیدن ز هر شاخ بن میوه ای .امیرخسرو (از آنندراج و فرهنگ نظام ).
-
قلعه بن
لغتنامه دهخدا
قلعه بن . [ ق َ ع َ ب ُ ] (اِخ ) یکی از محلات آمل . رجوع به مازندران و استرآباد رابینو ص 153 شود.
-
کاج بن
لغتنامه دهخدا
کاج بن . [ ب ُ ] (اِ مرکب ) درخت کاج .
-
علی بن
لغتنامه دهخدا
علی بن . [ ع َ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کیاکلا، بخش مرکزی شهرستان شاهی . واقع در 17 هزارگزی شمال شاهی و 2 هزارگزی باختر راه شوسه ٔ شاهی به جویبار. ناحیه ای است دشت و دارای آب و هوای معتدل ومرطوب مالاریائی ، و 170 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ تا...
-
نارنج بن
لغتنامه دهخدا
نارنج بن .[ رِ ب ُ ] (اِخ ) از دهات دهستان حومه ٔ بخش رامسر شهرستان شهسوار و در یکهزار و پانصد گزی شمال غربی رامسر کنار جاده ٔ شوسه ٔ رامسر به رودسر در دشت معتدل مرطوب مالاریاخیزی واقع است و 660 تن سکنه دارد و فارسی را به لهجه ٔ گیلکی تکلم می کنند. آ...
-
نارنج بن
لغتنامه دهخدا
نارنج بن .[ رِ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش لنگرود شهرستان لاهیجان در 14هزارگزی جنوب لاهیجان و 2هزارگزی بجارپس قرار دارد. جلگه است و هوائی معتدل و مرطوب و مالاریائی دارد. سکنه آن دویست نفرند و فارسی را به لهجه ٔ گیلکی تکلم می کنند. آب آن ...
-
نارنجک بن
لغتنامه دهخدا
نارنجک بن . [ رِ ج َ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گلرودپی بخش مرکزی شهرستان نوشهر در9500گزی مغرب المده و 1500گزی جنوب جاده ٔ شوسه ٔ المده به نوشهر، در دامنه واقع است . هوایش معتدل و مرطوب و مالاریاخیز است ، سکنه ٔ آن 200 نفر است و فارسی رابه لهجه ٔ...
-
ماضی بن
لغتنامه دهخدا
ماضی بن . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان ژاوه است که در بخش زراب شهرستان سنندج واقع است و 400 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
مرداب بن
لغتنامه دهخدا
مرداب بن . [ م ُ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش رودسر شهرستان لاهیجان . در 3هزارگزی جنوب رودسر، در جلگه ٔ مرطوب معتدل هوائی واقع و دارای 185 تن سکنه است . آبش از نهر پل رود، محصولش برنج و شغل مردمش زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2...
-
لگ بن
لغتنامه دهخدا
لگ بن . [ ل َ ب ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان لاهیجان بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، واقع در 24هزارگزی باختر شوسه ٔ مهاباد به سردشت . کوهستانی ،معتدل و دارای 291 تن سکنه که کردزبانند. آب آن از رودخانه ٔ آواجیر. محصول آنجا غلات ، توتون و حبوبات . شغل اهالی زرا...
-
از بن
لغتنامه دهخدا
از بن . [ اَ ب ُ ] (حرف اضافه + اسم ، ق مرکب ) از بیخ . ازریشه . از اصل . || اصلاً. هیچ : از آن رنگ و آن بازوی و فر و چهرفرومانده بد دختر از وی بمهرهمی دید کش فر و برز شهی است ولیکن ندانستش از بن که کیست . اسدی .- از بن برآوردن نهال ؛ از بیخ برکندن ...
-
الکساندر بن
لغتنامه دهخدا
الکساندر بن . [ اَ ل ِ ب َ ] (اِخ ) فیلسوف انگلیسی در قرن نوزدهم (1818 - 1903 م .) وی پیرو مکتب تجربی بود. او راست کتابی در منطق و کتابی دیگر درباره ٔ علم تعلیم و تربیت . و رجوع به روانشناسی تربیت دکتر سیاسی ص 464 شود.