کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بنگاله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بنگاله
لغتنامه دهخدا
بنگاله . [ ب َ / ب ِ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) بنگال :شکرشکن شوند همه طوطیان هندزین قند پارسی که به بنگاله میرود. حافظ.دم آبی که جهان قسمت من کرد سلیم گه به بنگاله برد گاه به بغداد مرا. سلیم (از آنندراج ).رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
جستوجو در متن
-
لکهنوتی
لغتنامه دهخدا
لکهنوتی . [ ل َ هََ ] (اِخ ) در زمانه ٔ سابق شهری بوده است در اقصای شرقیه ملک بنگاله و بعضی نوشته اند که نام ملک گورکهه که ولایتی است از بنگاله . (غیاث ).
-
بنجاله
لغتنامه دهخدا
بنجاله . [ ب َ ل َ ] (اِخ ) معرب بنگاله . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به بنگال و بنگاله شود.
-
گور
لغتنامه دهخدا
گور. (اِخ ) نام شهری بوده در دارالملک بنگاله ، و اکنون خراب است . (برهان ).
-
زیرآباد
لغتنامه دهخدا
زیرآباد. (اِخ ) شهری است در اقصای بنگاله . (غیاث ) (آنندراج ).
-
فرودست
لغتنامه دهخدا
فرودست . [ ف ُ دَ ] (اِخ ) ولایت بنگاله را گویند. (برهان ).
-
کوچ
لغتنامه دهخدا
کوچ . (اِخ ) نام ولایتی است مابین بنگاله و ختا. (برهان ) (ناظم الاطباء).
-
آشام
لغتنامه دهخدا
آشام . (اِخ ) نام ولایتی میان مشرق و شمال بنگاله . و عود آن بخوبی شهرت دارد.
-
راجپور
لغتنامه دهخدا
راجپور. (اِخ ) قصبه ای است در ناحیه ٔ بنگاله از ایالت کلکته . (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
فرودستی
لغتنامه دهخدا
فرودستی . [ ف ُ دَ ] (ص نسبی ) منسوب به بنگاله که آن را فرودست نیز نامند. (از برهان ).
-
شهاب الدین
لغتنامه دهخدا
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) بغرانشاه . بیستمین تن از حکام بنگاله از خاندان بلین سلطان دهلی . جلوس سال 718 هَ . ق . (در بنگاله ٔ غربی ). (یادداشت مؤلف ). و رجوع به طبقات سلاطین لین پول شود.
-
غیاث الدین
لغتنامه دهخدا
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) بهادر. از خاندان بلبن (بلبان ) و سلطان دهلی بود و بسال 723 هَ . ق . حکومت بنگاله (تمام بنگاله ) را داشت . رجوع به معجم الانساب زامباور ج 2 ص 427 شود.
-
شمس الدین
لغتنامه دهخدا
شمس الدین . [ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) الیاس شاه . ازسلاطین آل الیاس در بنگاله (جلوس 740-746 هَ . ق .). وی به بنگاله ٔ غربی قناعت کرد. (فرهنگ فارسی معین ).
-
ناصرالدین
لغتنامه دهخدا
ناصرالدین . [ ص ِ رُدْ دی ] (اِخ ) محمود، پنجمین از حکام بنگاله است . وی از سال 624 تا627 از طرف سلطان دهلی والی بنگاله بود. (از معجم الانساب ص 426).