کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بنوکلاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بنوکلاب
لغتنامه دهخدا
بنوکلاب . [ ب َ ک َ ] (اِخ ) رجوع به آل مرداس شود.
-
جستوجو در متن
-
ذیب
لغتنامه دهخدا
ذیب . (اِخ ) جایگاهی است در دیار بنوکلاب .
-
دائرةالذئب
لغتنامه دهخدا
دائرةالذئب . [ ءِرَ تُذْ ذِ ] (اِخ ) موضعی است به نجد، بنوکلاب را.
-
بنومرداس
لغتنامه دهخدا
بنومرداس . [ ب َ م َ ] (اِخ ) رجوع به آل مرداس و بنوکلاب و طبقات السلاطین لین پول ص 103 و 104 شود.
-
ابوذؤابه
لغتنامه دهخدا
ابوذؤابه . [ اَ ذُ آ ب َ ] (اِخ ) عطیةبن صالح بن مرداس . پنجمین ِ پادشاهان سلسله ٔامرای عرب بنوکلاب معروف به آل مرداس حکام حلب . او درسال 449 هَ . ق . رحبه را مسخر کرد و به سال 454 پس از مرگ برادر خود معزالدوله در حلب جانشین او گشت .
-
اکادیش
لغتنامه دهخدا
اکادیش . [ اَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اکدش ، به معنی اسبی که نژادی اصیل نداشته باشد. دزی در ذیل قوامیس العرب گوید: از زبان ترکی اخذ شده است . و صاحب قطر المحیط آورده که عامی است : و هم (بنوکلاب ) یرکبون الاکادیش . (صبح الاعشی ج 1 ص 241) (از متن اللغة).