کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بنس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بنس
لغتنامه دهخدا
بنس . [ ب َن َ ] (ع مص ) گریختن از شر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). گریختن از بدی . (از اقرب الموارد).
-
واژههای مشابه
-
بنس بردبالا
لغتنامه دهخدا
بنس بردبالا. [ ب ِ ن ِ ب ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان همائی بخش ششتمد است که در شهرستان سبزوار واقع است . و 112 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
جستوجو در متن
-
رادیوم
لغتنامه دهخدا
رادیوم . [ ی ُ ] (فرانسوی ، اِ) ماده ای است فلزی که در سال 1898 م . بتوسط پیر کوری و زنش مادام کوری و ژبمون کشف شد، مادام کوری در ضمن تجسس خاصیت رادیوآکتیویته در سنگهای معدنی اورانیوم متوجه شد که بعضی از این سنگها خاصیت رادیوآکتیو شدیدتری از املاح خا...