کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بندقدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ابوالفتح
لغتنامه دهخدا
ابوالفتح . [ اَبُل ْ ف َ ] (اِخ ) رکن الدین بیبرس بندقدار از ممالیک بحری مصر (658 - 676 هَ . ق .). رجوع به بیبرس شود.
-
ابوالفتح
لغتنامه دهخدا
ابوالفتح . [ اَ بُل ْ ف َ ] (اِخ ) بیبرس الترکی الصالحی رکن الدین قسیم امیرالمؤمنین بندقدار الملقب بالملک الظاهر از ممالیک بحری مصر (از 658 تا 676 هَ . ق .). رجوع به بیبرس ... شود.
-
مطموع
لغتنامه دهخدا
مطموع . [ م َ ] (ع ص ) طمع کرده شده . (غیاث ) (آنندراج ). با آز و با رشک و حریص و آزمند. (ناظم الاطباء) : و در دکان فلان طباخ خاتم خود را رهن مقداری طعام کردیم ، مطموع آنکه به ارسال آن حکم فرمایند. (از نامه ٔ ملک ظاهر بندقدار به ابقاخان از حبیب السیر...
-
پروانه
لغتنامه دهخدا
پروانه . [ پ َرْ ن َ / ن ِ ] (اِخ )معین الدین کاشانی ملقب به پروانه یکی از عمال دولت مغول . آنگاه که غیاث الدین کیخسروبن کیقباد پادشاه سلجوقی (آسیای صغیر) مغلوب مغول شد هولاکو معین الدین پروانه ٔ کاشی را برای تمشیت آن سامان و اصلاح امور پسران غیاث ال...
-
تذکارپای خاتون
لغتنامه دهخدا
تذکارپای خاتون . [ ] (اِخ ) زن ملک ظاهر بیبرس بندقدار که یکی از ممالیک بحریه ٔ مصر بود. وی خانقاه «رباط بغدادیه » را در قاهره بسال 684 هَ . ق . تأسیس کرد. این خانقاه تنها بعبادت اختصاص نداشت بلکه زنی که بعنوان شیخه تعیین میشد میبایست به تدریس علوم م...
-
اتاکم بامرا
لغتنامه دهخدا
اتاکم بامرا. [ اَ ک ُ ب ِ اَ رِل ْ لاه ] (اِخ ) ابوالعباس . مؤلف حبیب السیر آرد: چون مستنصر (خلیفه ٔ مصر) با فوجی از خواص کشته شده از جمله مردمی که خود را از آن غرقاب بساحل نجات رسانیدندیکی ابوالعباس اتاکم بأمراﷲ بود که در سلک احفاد المسترشد باﷲ ان...
-
صالح
لغتنامه دهخدا
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) (ملک ...) ابن بدرالدین لؤلؤ. پدر وی ولایت موصل داشت . چون هولاکو عزم تسخیر ولایت شام کرد نخست پیکی نزد بدرالدین لؤلؤ فرستاد که تو را بواسطه ٔ کبر سن معاف داشتیم لیکن باید پسر خود الملک الصالح را روانه کنی تا در فتح شام با ما...
-
ظاهر
لغتنامه دهخدا
ظاهر. [ هَِ ] (اِخ ) بیبَرس بن عبداﷲ، السلطان الاعظم قسیم امیرالمؤمنین رکن الدین ابوالفتح البندقداری الصالحی ، ملقب به الملک الظاهر. از ممالیک بحری . مولد او به دشت قبچاق در حدود 625 هَ . ق . بود. او سالهای اوّل عمر خویش را در مولد خود به سر برد و س...