کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بموجب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بموجب
لغتنامه دهخدا
بموجب . [ ب ِ ج ِ ب ِ ] (حرف اضافه ٔ مرکب ) (از: «ب » +موجب ) مطابق . موافق . بنابر. برحسب . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
بقرار
لغتنامه دهخدا
بقرار. [ ب ِ ق َ رِ ] (حرف اضافه ٔ مرکب ) بموجب . بنابر. بشرح : بقرار مسموع ؛ بموجب سخن شنیده شده .
-
رزمهر
لغتنامه دهخدا
رزمهر. [ رَ م ِ ] (اِخ ) یا زرمهر. بموجب لغت ولف نام پسر سوخره سردار جنگی است (ولی صحیح آن زرمهر است ). (فرهنگ لغات شاهنامه ). و رجوع به زرمهر شود.
-
پترنی
لغتنامه دهخدا
پترنی . [ پ ِ رُ ] (اِخ ) یا پرین یا پرنل . دوشیزه ٔ شهید در قرن اول میلادی . وی بموجب اساطیر دینی دختر سن پیر است و ذکران وی در 30 ماییوس واقع است .
-
زاب نودک
لغتنامه دهخدا
زاب نودک . [ ب ِ دَ ] (اِخ ) بموجب آنچه در تواریخ درباره ٔ نسبت زاب آمده است فرزند مایسوبن نودَربن منوچهر و پدر کیقباد است . (فارسنامه ٔابن بلخی ص 14). و رجوع به زاب و زاب طهماسب شود.
-
صفیة
لغتنامه دهخدا
صفیة. [ ص َ فی ی َ ] (اِخ ) دختر شیخ جمال الدین خلوتی است ، زنی زاهده ٔ عابده بود. پدر او در اثنای حج درگذشت و بموجب وصیت او صفیه بعقدازدواج شیخ سنبل سنان درآمد. (قاموس الاعلام ترکی ).
-
مرسی
لغتنامه دهخدا
مرسی . [ م َ ] (اِخ ) شهری است به تونس با 14 هزار تن سکنه و دارای آبهای معدنی .- پیمان مرسی ؛ پیمانی است که بین فرانسه و تونس منعقد گشت و بموجب آن پیمان باردو (1881 م .) تعدیل شد و تونس تحت الحمایه ٔ فرانسه گشت .
-
اقرارنامه
لغتنامه دهخدا
اقرارنامه . [ اِ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) عهدنامه . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || قرارنامه . || تمسک . (ناظم الاطباء). || نوشته ای که کسی نویسد و بموجب آن چیزی را بر عهده ٔ خود اثبات کند. رجوع به اقرار و ترکیبات آن شود.
-
بازا
لغتنامه دهخدا
بازا. (اِ) نود استیر باشد، بموجب قرارداد زراتشت بهرام و هر استیری چهار مثقال است . (برهان ). وزنه ای که معادل است با نود استیر و هر استیری چهار مثقال است . (ناظم الاطباء) (دِمزن ) (آنندراج ) (هفت قلزم ).
-
بنچاق
لغتنامه دهخدا
بنچاق . [ ب ُ ] (ترکی ، اِ) قباله . سند ملک . || سند (در تداول دفاتر رسمی ). سندی که بموجب آن معامله ای رسمی انجام گرفته و سندی که نشان دهنده ٔ انجام معامله ای است . و آن جز سند مالکیت است .
-
بندر پهلوی
لغتنامه دهخدا
بندر پهلوی . [ ب َدَ رِ پ َ ل َ ] (اِخ ) در شهریور ماه 1314 بموجب تصویب نامه ٔ هیأت وزیران ، نام انزلی به پهلوی تبدیل شد. جمعیت آن 49000 تن است .
-
کالی نیک
لغتنامه دهخدا
کالی نیک . [ کال ْ لی ] (اِخ ) شهری بوده است در مغرب رود فرات . در سال 410 م . بموجب فرمان قیصران روم هونوریوس و تئودوریوس صغیر از جمله بلادی بود که مبادله تجارتی با ایران در آنجا نیز جایز بود:...چنین معین شد که در ناحیه ٔ شرق در جانب دجله شهر نصیبین...
-
بحکم
لغتنامه دهخدا
بحکم .[ ب ِ ح ُ م ِ ] (حرف اضافه ٔ مرکب ) بموجب فرمان . بموجب حکم . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). موافق . بر وفق . به مناسبت . (ناظم الاطباء). به مقتضای : بحکم این مقدمات از علم طب تبری می نمودم . (کلیله و دمنه ).که فردا چو پیک اجل دررسدبحکم ضرورت زبان ...
-
گاوبندی
لغتنامه دهخدا
گاوبندی . [ ب َ ] (حامص مرکب ) حقی که در بعض املاک دیگران دارند، که بموجب آن توانند به نفع خود مقداری از اراضی آن را همه ساله زراعت کنند و بهره بردارند. زرع در دهی که مالک او دیگری است با اجازه ٔ صاحب ده . عمل آنکه مجاز است در قسمتی از ملک دیگری با ا...