کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بلنصاة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بلنصاة
لغتنامه دهخدا
بلنصاة. [ ب َ ل َ ] (ع اِ) تره ایست . (از منتهی الارب )(از ذیل اقرب الموارد از لسان ). ج ، بَلنصی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || طائریست که بیضه ٔ سبز میدهد. (منتهی الارب ). گویند پرنده ایست . (از ذیل اقرب الموارد از لسان ). ج ، بَلاصی . (منتهی ...
-
جستوجو در متن
-
بلاصی
لغتنامه دهخدا
بلاصی . [ ب َ صا ] (ع اِ) ج ِ بَلَنصاة. (منتهی الارب ). رجوع به بلنصاة شود.
-
بلنصی
لغتنامه دهخدا
بلنصی . [ ب َ ل َ صا ] (ع اِ) ج ِبَلنصاة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به بلنصاة شود. || ج ِ بَلَصوص ، و گویند بلنصی اسم جمع است . (از اقرب الموارد). رجوع به بلصوص شود.