کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بلخی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بلخی
لغتنامه دهخدا
بلخی . [ ب َ ] (اِخ ) احمدبن سهل بلخی ،مکنی به ابوزید. از دانشمندان بزرگ اسلام در قرن سوم و چهارم هجری . رجوع به ابوزید بلخی و مآخذ ذیل شود:الاعلام زرکلی ج 1 ص 131، الفهرست ابن الندیم ، معجم الادباء، حکماءالاسلام ، لسان المیزان ، الامتاع و المؤانسة.
-
بلخی
لغتنامه دهخدا
بلخی . [ ب َ ] (اِخ ) جلال الدین محمدبن محمدبن حسین خطیبی رومی بلخی ، شاعر و متصوف شهیر قرن هفتم هجری . رجوع به مولوی شود.
-
بلخی
لغتنامه دهخدا
بلخی . [ ب َ ] (اِخ ) حسن بن شجاع بن رجاء بلخی ، مکنی به ابوعلی . محدث بود و بسال 244 هَ .ق . در سن چهل ونه سالگی درگذشت . (از معجم البلدان ).
-
بلخی
لغتنامه دهخدا
بلخی . [ ب َ ] (اِخ ) شقیق بن ابراهیم بن علی ازدی بلخی ، مکنی به ابوعلی ، از مشایخ کبار صوفیه ٔ خراسان در قرن دوم هجری . سال وفات او را ذهبی 194 هَ . ق .و صاحب وفیات 153 هَ . ق . ذکر کرده اند. رجوع به ابوعلی (شقیق ...) و مآخذ ذیل شود:الاعلام زرکلی ج ...
-
بلخی
لغتنامه دهخدا
بلخی . [ ب َ ] (اِخ ) عبداﷲبن احمدبن محمود کعبی بلخی خراسانی ، مکنی به ابوالقاسم . از امامان معتزله در قرن سوم و چهارم هجری . رجوع به عبداﷲ (ابن احمد...) و مآخذ ذیل شود: الاعلام زرکلی ج 4 ص 189، تاریخ بغداد ج 9 ص 384، المقریزی ، وفیات الاعیان ، لسان ...
-
بلخی
لغتنامه دهخدا
بلخی . [ ب َ ] (اِخ ) عبداﷲبن محمد بلخی ، مکنی به ابوعلی ، از محدثان بلخ در قرن سوم هجری . رجوع به عبداﷲ (ابن احمد...) و الاعلام زرکلی ج 4 ص 261 و تذکرة الحفاظ ج 2 ص 233 شود.
-
بلخی
لغتنامه دهخدا
بلخی . [ ب َ ] (اِخ ) علی بن حسین (یا حسین )بن محمد بلخی ، مشهور به برهان بلخی . از فقیهان بزرگ بخارا بوده است که بسال 548 هَ . ق . درگذشته است . (از ریحانةالادب ج 1 ص 157). و رجوع به فوایدالبهیة ص 120 شود.
-
بلخی
لغتنامه دهخدا
بلخی . [ ب َ ] (اِخ ) محمدبن علی بن طرخان بن عبداﷲبن جیاش ، مکنی به ابوبکر، که نام اورا ابوعبداﷲ بلخی بیکندی نیز نوشته اند. از محدثان بود و مدتی در شام و مصر سکونت کرد و بیشتر نوشته های خود را در کوفه و بصره و بغداد نوشته است . او در رجب سال 278 هَ ....
-
بلخی
لغتنامه دهخدا
بلخی . [ ب َ ] (اِخ ) محمدبن فضل بن عباس بلخی ،مکنی به ابوعبداﷲ. از صوفیان مشهور و مشایخ بزرگ خراسان در قرن سوم و چهارم هجری است . وی از بلخ رانده شد و در سمرقند سکنی گزید و بسال 319 هَ . ق . در آنجا درگذشت . او را سخنان حکیمانه ایست . (از الاعلام زر...
-
بلخی
لغتنامه دهخدا
بلخی . [ ب َ ] (ص نسبی ) منسوب به بلخ . هر چیز که مربوط به بلخ باشد یادر بلخ ساخته شود. (فرهنگ فارسی معین ) : سخنت بلخی و معنیش گیر خوارزمی ز بلخی آخر تفسیر این سخن دانی . خاقانی .به سیرکوبه ٔ رازی به دست حیدر رندبه گوپیازه ٔ بلخی به خوان جعفر باب . ...
-
واژههای مشابه
-
علی بلخی
لغتنامه دهخدا
علی بلخی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن احمد بلخی ، مکنّی به ابوالقاسم . یکی از علمای نجوم بود. او راست : 1 - سرالاسرار فی حقیقة التیسیر و کیفیةالاستمرار. 2 - شصت باب نجوم . (از یادداشت دهخدا).
-
علی بلخی
لغتنامه دهخدا
علی بلخی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن محمد منجوزانی بلخی . رجوع به علی منجوزانی شود.
-
نظمی بلخی
لغتنامه دهخدا
نظمی بلخی . [ ن َ ی ِ ب َ ](اِخ ) (ملا...) از شعرای قرن یازدهم هجری قمری است . در بلخ ملازم ندر محمدخان بود و در عهد جهانگیر پادشاه سفری به هندوستان رفت و به وطن بازگشت . او راست :فغان که از دل محزون نیافتم اثری بغیر قطره ٔ خونی که ریخت در دامن .نه ا...
-
صانع بلخی
لغتنامه دهخدا
صانع بلخی . [ ن ِ ع ِ ب َ ] (اِخ ) شاعری است و این رباعی از وی در تاریخ سیستان آمده که در آن قصه ٔ ماکان و میر شهید را یاد کرده است :خان غم تو پست شده ویران بادخان طربت همیشه آبادان بادهمواره سر و کار تو با نیکان بادتو میر شهید و دشمنت ماکان باد.(تار...