کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بلأز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بلأز
لغتنامه دهخدا
بلأز. [ ب َ ءَ ] (ع ص ، اِ) بُلأز. مرد کوتاه . (منتهی الارب ). قصیر. (ذیل اقرب الموارد از قاموس ). || کودک سطبر سخت . (منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد از قاموس ). || شیطان . (منتهی الارب ) (ذیل اقرب الموارد از قاموس ). ابلیس . عزازیل . شیخ نجدی ...
-
جستوجو در متن
-
عزازیل
لغتنامه دهخدا
عزازیل .[ ع َ ] (اِخ ) (معرب از عبری ) طبق روایات ، یکی از سه فرشته (هاروت ، ماروت ، عزازیل ) است که خدا آنان را به کره ٔ زمین فرستاد تا مانند آدمیان زندگی کنند و ازمحرمات بپرهیزند والا تنبیه شوند. عزازیل پس از چندی چون دانست که از عهده ٔ این امتحانا...
-
شیطان
لغتنامه دهخدا
شیطان . [ ش َ ] (اِخ ) ابلیس . (ناظم الاطباء). (از ماده ٔ شطن شطوناً، یعنی دور شد دور شدنی ) و وجه تسمیه آن است که از درگاه حضرت آفریدگار مطلق رانده شده است . برخی گفته اند از ماده ٔ شاط شیطاً می باشد که به معنی هلاک شدن است ، بنابراین وزن آن فعلان ا...
-
شیخ
لغتنامه دهخدا
شیخ . [ ش َ / ش ِ] (از ع ، اِ) آنکه سالمندی و پیری بر او ظاهر گردد و یا عبارتست از سن چهل یا پنجاه یا پنجاه ویک تا پایان عمر، یا تا سن هشتاد، و یا آنکه دوران شباب او بپایان رسیده باشد. ج ، شیوخ [ ش ُ / شیو ]، اَشْیاخ ، شَیْخة، شیَخة، شیخان ، مَشْیَخة...