کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بغش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بغش
لغتنامه دهخدا
بغش . [ ب َ ] (ع مص ) باران نرم و ضعیف باریدن . (منتهی الارب ). اندک باریدن . (تاج المصادر بیهقی ). || الصبی یبغش الیه ؛ یعنی می زارد به او و آماده ٔ گریستن است . (منتهی الارب ). || پیدا آمدن گرد هوا در روزن از آفتاب ، یقال : یبغش الهباء. (منتهی الار...
-
بغش
لغتنامه دهخدا
بغش . [ب َ ] (ع اِ) باران نرم که روان نگردد، اوله الطل ثم الرد ثم البغش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). بغشة. (منتهی الارب ). رجوع به همین کلمه شود.
-
واژههای همآوا
-
بقش
لغتنامه دهخدا
بقش . [ ب َ ] (ع اِ) بقس . شمشاد باشد. (از درختان جنگلی ایران ثابتی چ 1326 هَ . ش . دانشگاه طهران ص 166). نام درختی که بفارسی خوش سای نامند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از آنندراج ). و رجوع به بقس شود.
-
جستوجو در متن
-
بغشة
لغتنامه دهخدا
بغشة. [ ب َ ش َ ] (ع اِ) باران نرم که روان نگردد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). ورجوع به بغش شود. باران ضعیف . (از اقرب الموارد).
-
باغش
لغتنامه دهخدا
باغش . [ غ ِ ] (ع ص ) باران نرم و سست . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بغشة. (تاج العروس ) (اقرب الموارد). مطر باغش ؛ نرم ترین باران . (اصمعی بروایت تاج العروس ). و رجوع به بَغش شود.
-
غش
لغتنامه دهخدا
غش . [ غ َش ش ] (ع مص ) ظاهر کردن خلاف آنچه در دل باشد. (غیاث اللغات ). پند خالص ندادن کسی را، یا ظاهر کردن خلاف آنچه در دل باشد و آراستن به وی خلاف مصلحت را. (از اقرب الموارد). || خیانت کردن . (غیاث اللغات ) (مصادر زوزنی ) (دهار) (تاج المصادر بیهقی ...