کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بطور عمده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
جزئی فروش
لغتنامه دهخدا
جزئی فروش . [ ج ُ ف ُ ] (نف مرکب ) مقابل عمده فروش . آنکه کالا را بقسمتهای کوچک برای مصرف میفروشد، و بطور مستقیم با مصرف کنندگان ارتباط دارد. مقابل عمده فروش که کالا را بمقدار فراوان به جزئی فروشان میفروشد.
-
تئوپومپ
لغتنامه دهخدا
تئوپومپ . [ ت ِ ءُ پُم ْ ] (اِخ ) تِاُپُمپ نویسنده و مورخ یونانی است که در حدود 380 ق . م . مسیح در«کیو» متولد شد و در اواخر قرن چهارم قبل از میلاد درگذشت . وی فرزند مرد ثروتمندی از اهالی «کیو» بوده پس از آنکه از «کیو» تبعیدشد به آتن مهاجرت کرده و شا...
-
ایلات
لغتنامه دهخدا
ایلات . (اِ) ج ِ ایل . عنوان مجموع عشایر و قبایل مختلف و مجزا که بطور مستقل و یا لااقل اسماً تابع حکومت مرکزی میباشند و در نقاط مختلف مملکت تحت ریاست مطلق ایلخانی ها و ایل بیگی های خویش زندگی میکنند و غالباً به تربیت احشام وچادرنشینی و گاه به زراعت م...
-
گرم
لغتنامه دهخدا
گرم . [ گ َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستان های دوگانه ٔ بخش ترک از شهرستان میانه در خاور بخش و شمال خاوری شهرستان میانه . از شمال به جبال بزکش ، از جنوب به شهرستان زنجان و از خاور به هروآباد و از باختر به دهستان کندوان محدود میباشد.قراء این دهستان در دام...
-
حافیق
لغتنامه دهخدا
حافیق . (اِخ ) قضائیست در ولایت و سنجاق سیواس ، در مشرق آن ولایت ، و مرکز قضا قریه ٔ قوچ حصار است که در 6 ساعتی از شهر سیواس واقع است . این قضا دارای 159 ده و 17 ناحیه است . اراضی آن بطور کلی کوهستانی است ولی صحاری حاصلخیز هم دارد، نهر قزل ایرماق از ...
-
فاراب
لغتنامه دهخدا
فاراب . (اِخ ) نام بلوکی است از دهستان عمارلو از بخش رودبار شهرستان رشت . این دهستان در قسمت خاوری منجیل و شمال رودخانه ٔ شاهرود در دامنه و دره های جنوبی ارتفاعات عمارلو واقع شده و جایی کوهستانی و سردسیر است . تنهاقریه های نزدیک شاهرود هوای معتدل دار...
-
راسک
لغتنامه دهخدا
راسک . (اِخ ) یکی از بخشهای پنجگانه ٔ شهرستان ایرانشهر است . این بخش در جنوب خاوری ایرانشهر و در کنار مرز پاکستان واقعو حدود آن بشرح زیر است : از طرف شمال به بخش سرباز و بخش سیب سوران ، از طرف خاور بمرز پاکستان ، از جنوب به بخش دشتیاری از شهرستان چاه...
-
طیبی گرمسیر
لغتنامه دهخدا
طیبی گرمسیر. [ طَی ْ ی ِ ی ِ گ َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان است . این دهستان بین دهستانهای بویراحمد سردسیر، دشمن زیاری ، طیبی سرحدی ، بهمئی سردسیر و دهستان حومه ٔ بهبهان واقع شده است . موقع طبیعی دهستان کوهستانی ، هوا...
-
باغک
لغتنامه دهخدا
باغک . [ غ َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای پنجگانه ٔ بخش اهرم شهرستان بوشهر که شمال باختری و مرکز بخش را فراگرفته حد باختری آن ارتفاعات مند وحد خاوری دهستان حومه ٔ اهرم و حد شمالی دهستان حومه و چاه کوتاه و حد جنوبی بخش خورموج است . هوای دهستان گرم و ...
-
جالق
لغتنامه دهخدا
جالق . (اِخ ) یکی از بخش های چهارگانه شهرستان سراوان . این بخش در شمال خاوری سراوان و کنار مرز پاکستان واقع و حدود آن بشرح زیر است : از طرف شمال و خاور به مرز پاکستان و از طرف جنوب و جنوب باختری به بخش حومه ٔ سراوان و از طرف باختر به شهرستان زاهدان م...
-
سمیرم بالا
لغتنامه دهخدا
سمیرم بالا. [ س ِ رُ ] (اِخ ) نام یکی از بخش های دوگانه شهرستان شهرضا است و این بخش سابقاً جزء فارس بوده ، ولی فعلاً جزء شهرستان شهرضا منظور شده . وضع طبیعی : بطور کلی بخش سمیرم منطقه ای است کوهستانی ، آب و هوای آن معتدل و دارای زمستان شدید؛ بطوری که...
-
قناری
لغتنامه دهخدا
قناری . [ ق َ ] (اِ) طایری است زردرنگ خرد و خوب صورت و این معرب کانیری است که لفظ انگریزی باشد. (آنندراج ). پرنده ای است از راسته ٔ سبکبالان و از دسته ٔ گنجشکان که به قد و اندازه ٔیک گنجشک معمولی است . پرنده ای است زیبا و خواننده ، زردرنگ گاهی مخلوط ...
-
گرکن
لغتنامه دهخدا
گرکن . [ گ َ ک َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش فلاورجان شهرستان اصفهان است که حدود و مشخصات آن بشرح زیر است :از شمال به دهستان اشترجان و از جنوب به دهستان حومه ٔ بالا و پائین شهرضا از خاور به شاهکوه (که خط الرأس آن حد طبیعی این دهستان با دهستان ...
-
گاسپزیه
لغتنامه دهخدا
گاسپزیه . [ پ ِ ی ِ ] (اِخ ) نام شبه جزیره ٔ نسبةً بزرگی است در آمریکای شمالی در خطه ٔ کبک از قطعه ٔ دومینیون تابع انگلستان و در جنوب مجرای رود سنت لوران دیده می شود و بخطه ٔ برونسویک جدید پیوستگی دارد، از شمال با خلیجی که رود سنت لوران آن را در مصب ...
-
نپال
لغتنامه دهخدا
نپال . [ ن ِ ] (اِخ ) کشوری است در قاره ٔ آسیا، در دامنه ٔ جنوبی سلسله جبال هیمالیا و در فاصله ٔ مرزی چین و هندوستان واقع و محدوداست از طرف شمال به تبت و از مشرق و جنوب و مغرب به هندوستان ، دره های حاصل خیز هیمالیا در این کشور واقعاست . منابع طبیعی ن...