کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بطالسه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بطالسه
لغتنامه دهخدا
بطالسه . [ ب َ ل ِ س َ ] (اِخ ) ج ِ بطلمیوس . بطلمیوسها. بَطالِمَه (قفطی ). یا لاکیدها، این سلسله پس از اسکندر توسط بطلمیوس اول در مصر تأسیس شد و از 309 تا 30ق . م . سلطنت کردند. رجوع به بطلمیوس و بطالمه شود. بطالسه یا لاگیدها پس از مرگ اسکندر که من...
-
جستوجو در متن
-
ارسطوس
لغتنامه دهخدا
ارسطوس . [ اِ رَ ] (اِخ ) منجم و معلم بطلمیوس بدلّس پادشاه (از بطالسه ). (تاریخ الحکمای قفطی ص 99).
-
بطلمیوس
لغتنامه دهخدا
بطلمیوس . [ ب َ ل َ ] (اِخ ) بطلیموس مأخوذ از یونانی ، چهارده نفر از پادشاهان مصررا گویند که پس از مرگ اسکندر فیلفوس مقدونیایی در آن مملکت سلطنت کردند . (ناظم الاطباء). (ج ، بطالسه ). این لقب در مصر بخلفای اسکندر مقدونی داده شد و نام شش نفر از بطالس...
-
فرعون مقدونی
لغتنامه دهخدا
فرعون مقدونی .[ ف ِ ع َ ن ِ م َ ] (اِخ ) عنوان پادشاهان بطالسه ٔ مصر است . رجوع به ایران باستان پیرنیا ج 2 ص 2161 شود.
-
اسکندر
لغتنامه دهخدا
اسکندر.[ اِ ک َ دَ ] (اِخ ) دوّم ، بطلمیوس دوازدهم ، از بطالسه ٔ مصر (جلوس 80 ق .م .). (ایران باستان ج 3 ص 2185).
-
بتولمایس
لغتنامه دهخدا
بتولمایس . [ ] (اِخ ) شهری است که در زمان ملوک بطالسه به این اسم مسمی شد و همان عکای حالیه میباشدکه در قدیم عکو گفته میشد. (از قاموس کتاب مقدس ).
-
بطالمه
لغتنامه دهخدا
بطالمه . [ ب َ ل ِ م َ ] (اِخ ) بطالسه . صورت دیگر از جمع بطلمیوس . قاضی صاعد اندلسی در طبقات تنها این صورت را استعمال می کند. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به القفطی ص 26 و نخبةالدهر ص 267 س 2 شود.
-
بیلک
لغتنامه دهخدا
بیلک . [ ب َ ل َ ] (اِخ ) فیله . در یونانی فیلای نام جزیره ای در جنوب مصر میان نیل ، بالای سد اسوان . بیشتر سال زیر آب است و محل معبد ایسیس (از اوایل دوره ٔ بطالسه ) می باشد. (دائرة المعارف فارسی ).
-
قلوبطرة
لغتنامه دهخدا
قلوبطرة. [ ] (اِخ ) فلاوُبطرة. کلئوپاترا. آخرین شاه از شاهان بطالسه ٔ یونان است . وی زن بود. اگوستس امپراطور رومی بر وی غلبه کرد و سلسله ٔ بطالسه رامنقرض ساخت . (تاریخ الحکماء قفطی چ لیپزیک ص 96). وی دختر بطلمیوس بود. (الجماهر بیرونی ). وی کسی است که...
-
بطلمیوس چهاردهم
لغتنامه دهخدا
بطلمیوس چهاردهم . [ ب َ ل َ س ِ چ َ دَ هَُ ] (اِخ ) سزاریون . قیصریون . سزاریون پسر قیصر بود. از 42 تا 30 ق .م . در مصر سلطنت کرد. (ناظم الاطباء). نام پادشاه چهاردهم از بطالسه و ملقب به سزاریون یا قیصریون بود. فرزند نامشروع قیصر و کلئوپاتر بود و در 4...
-
لاگید
لغتنامه دهخدا
لاگید. (اِخ ) بطالسه . نام سلسله ای که پسر لاگس سردار اسکندر و والی بالاستقلال مصر پس از فوت وی تأسیس کرد. (اصل کلمه لاگید است و گاف یونانی درزبان فرانسوی به «ژ» تبدیل میشود، بدین جهت این سلسله را لاژید نیز گفته اند) (ایران باستان ج 3 ص 2153).
-
بطلمیوس یازدهم
لغتنامه دهخدا
بطلمیوس یازدهم . [ ب َ ل َ س ِ دَ هَُ ] (اِخ ) اولت (بمعنی نی زن ) (79-51 ق .م .). از 80 تا 51 ق .م . سلطنت کرد. (از ناظم الاطباء). نام پادشاه یازدهم از بطالسه است . اولاد نامشروع بطلمیوس سوتر ثانی است . بسال 80 ق .م . مصریها وی را بتخت بطالسه نشاندن...
-
فیلادلف
لغتنامه دهخدا
فیلادلف . [ دِ ] (اِخ )نام یکی از بطالسه ٔ مصر است که در قرن سوم ق . م . میزیسته . او بزرگترین فانوس دریایی را به سال 285 ق .م .در جزیره ٔ فار نزدیک اسکندریه بنا کرد، و این همان مناری است که برای هدایت کشتی ها در آن چراغ می افروختند و دارای 135 متر ا...
-
ارمنت
لغتنامه دهخدا
ارمنت . [ اَ م َ ] (اِخ ) خرّه ای است به صعید مصر، بین آن و بین قوص در سمت جنوب دو منزل راه است و از آن تا شهر اُسوان نیز دو منزلست . (معجم البلدان ). نام شهری بمصر، بجنوب الأقصر. (رحله ٔ ابن بطوطه ). دمشقی در وصف بلاد مصریه آرد: کورة ارمنت سبع قری ...