کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بصابص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بصابص
لغتنامه دهخدا
بصابص . [ ب َ ب ِ ] (ع اِ) کمیت بصابص ؛آنکه سرخی وی بر سپیدی غالب باشد. (منتهی الارب ). کمیتی که سرخی وی بر سپیدی غالب باشد. (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
بسابس
لغتنامه دهخدا
بسابس . [ ب َب ِ ] (ع اِ) ج ِ بَسبَس زمین بی آب و گیاه . (آنندراج ). || اباطیل ؛ والترهات البسابس علی الوصف ،والترهات البسابس علی الاضافه . (از ناظم الاطباء). || کذب . (ذیل اقرب الموارد. از تاج العروس ).