کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بشماط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بشماط
لغتنامه دهخدا
بشماط. [ ب ِ ] (اِ) بسکماج . نان دوآتشه . (ناظم الاطباء). || نان کوچک را گویند که بزبان انگریزی بسکت خوانندبتای هندی . (آنندراج ). بقسمات . خبز رومی . (یادداشت مؤلف ). در تداول مردم مغرب نان بیسکویت . (از دزی ج 1ص 90). و رجوع به بشمط شود. کعک . (یاد...
-
جستوجو در متن
-
بشمط
لغتنامه دهخدا
بشمط. [ ب َ م َ ] (اِ) بشماط. در تداول مردم مغرب نان بیسکویت . (از دزی ج 1 ص 90). و رجوع به بشماط شود.
-
بجماط
لغتنامه دهخدا
بجماط. [ ب َ / ب ِ ] (اِ) بِشماط. بیسکویت (دو آتشه ) .
-
خبز رومی
لغتنامه دهخدا
خبز رومی . [ خ ُ زِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بقسماط. بقسمات . کعک . بشماط. بسماط . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
بقسمات
لغتنامه دهخدا
بقسمات . [ ب َ س َ ] (معرب ، اِ) معرب بکسمات فارسی است . (یادداشت مؤلف ). خبز رومی . کعک . بقسماط . بشماط. بقسمات .(دزی ج 1 ص 103). رجوع به بکسمات و برهان قاطع شود.
-
کعک
لغتنامه دهخدا
کعک . [ ک َ ] (معرب ، اِ) کاک (این کلمه معرب کاک است ). نان خشک که از آرد خشکه بی شیر و روغن پخته شود. (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). فرنیه . نان خشک . بقسمات . بقسماط. بشماط. خبز رومی . (یادداشت مؤلف ). کلیچه . (نصاب ) : بابک ...