کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بشرویه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بشرویه
لغتنامه دهخدا
بشرویه . [ ب ِ رَ وَ ] (اِخ ) ابراهیم بن احمدبن بشرویه بخاری از عالمان بود. رجوع به تاج العروس شود.
-
بشرویه
لغتنامه دهخدا
بشرویه . [ ب ِ رَ وَ ] (اِخ ) ابونعیم بشرویه بن محمدبن ابراهیم معقلی . امیر نیشابور بود. وی از بشربن احمد اسفراینی روایت دارد. رجوع به تاج العروس شود.
-
بشرویه
لغتنامه دهخدا
بشرویه . [ ب ِ رَ وَ ] (اِخ ) احمدبن اسحاق بن عبداﷲ محمدبن بشرویه . از عالمان بود. رجوع به تاج العروس شود.
-
بشرویه
لغتنامه دهخدا
بشرویه . [ ب ِرَ وَ ] (اِخ ) علی بن حسن بن بشرویه خجندی . شیخ فنجارو صاحب تاریخ بخارا بود. رجوع به تاج العروس شود.
-
بشرویه
لغتنامه دهخدا
بشرویه . [ ب ُ رَ وَ ](اِخ ) نام جماعتی است . (منتهی الارب ) (از سمعانی ).
-
بشرویه
لغتنامه دهخدا
بشرویه . [ ب ُ ی َ ] (اِخ ) دهی از دهستان پایین ولایت بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه با 162 تن سکنه . آب از قنات . محصول آنجا غلات ، پنبه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
بشرویه
لغتنامه دهخدا
بشرویه . [ ب ُ ی َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز بخش با چهار هزار تن جمعیت . آب از قنات . محصول آنجا غلات ، پنبه ، ارزن ، ابریشم . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
بشرویه
لغتنامه دهخدا
بشرویه . [ ب ُ ی َ ] (اِخ ) مرکز دهستان ، از پنج آبادی تشکیل شده و 418 تن جمعیت دارد. آب از قنات . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
بشرویه
لغتنامه دهخدا
بشرویه . [ ب ُ ی َ ] (اِخ ) یکی از بخشهای سه گانه ٔ شهرستان فردوس و محدود بحدود زیر است : از شمال به کویر لوت و بخش سردسکن از شهرستان کاشمر. از طرف باختر بخش طبس از جانب جنوب به دهستان ویهوک و جاده ٔ عمومی فردوس به طبس . از سوی خاور به فردوس و از هفت...
-
واژههای مشابه
-
ملاحسین بشرویه ای
لغتنامه دهخدا
ملاحسین بشرویه ای . [م ُل ْ لا ح ُ س َ ن ِ ب ُ ی َ ] (اِخ ) از پیروان مشهور میرزا علی محمد باب بوده است . و رجوع به باب (اِخ ) شود.
-
جستوجو در متن
-
بشروی
لغتنامه دهخدا
بشروی . [ ب ُ رَ] (ص نسبی ) منسوب به بشرویه . رجوع به بشرویه شود.
-
بشرویگی
لغتنامه دهخدا
بشرویگی . [ ب ُ ی َ / ی ِ ] (ص نسبی ) درتداول عامه منسوب به بشرویه . رجوع به بشرویه شود.
-
ساغند
لغتنامه دهخدا
ساغند. [ غ َ ] (اِخ ) ده کوچکی است در بشرویه . رجوع به ساقند شود.