کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بسیطه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بسیطه
لغتنامه دهخدا
بسیطه . [ ب َ طَ ] (اِخ ) نام دیاری است در اندلس و امروز اسپانیولی ها آن را آلباسته نامند که تحریفی است از کلمه ٔ «البسیطه ». و صاحب الحلل السندسیه آرد: بسیطة از شهرهاییست که در جانب شرقی طلبطله واقع است و همچون معنی لغوی کلمه در سرزمین پهناور و هموا...
-
واژههای مشابه
-
بسیطة
لغتنامه دهخدا
بسیطة. [ ب َ طَ ] (اِخ ) جایگاهی است در شعر اخطل در وصف ابری بدین سان :و علا البسیطة والشقیق بریق فالضوج بین رویة و طحال و به قولی جایگاهی است میان کوفه و حزن بنی یربوع و به قولی سرزمینی است بین عذیب و قاع . (از معجم البلدان ). و رجوع به ج 1 همین کتا...
-
بسیطة
لغتنامه دهخدا
بسیطة. [ ب َ طَ ] (ع ص ، اِ) زمین . (منتهی الارب )(از ناظم الاطباء) (آنندراج ). ارض . (اقرب الموارد). || زمین فراخ هموار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || ماده شتر با بچه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || مو...
-
بسیطة
لغتنامه دهخدا
بسیطة. [ ب ُ س َ طَ ] (اِخ ) مصغراً، دهیست ببادیه ٔ شام و آن را بَسیطة هم گویند. (منتهی الارب ). تصغیر بسیطه ، سرزمینی است در بادیه بین شام و عراق . (از معجم البلدان ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ).
-
اجرام بسیطه
لغتنامه دهخدا
اجرام بسیطه . [ اَ م ِ ب َ طَ/طِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اجسام غیرمرکبه و یا مرکب از عناصر متساوی الاجزاء ، مانند طلا، نقره ، آهن .
-
جستوجو در متن
-
بسایط
لغتنامه دهخدا
بسایط. [ ب َ ی ِ ] (ع اِ) بسائط. ج ِ بسیطه . مقابل مرکبات . امهات . چیزهای مفرد بدون ترکیب . عناصر اربعه . (فرهنگ نظام ). چیزهای مفرد بدون ترکیب : قدما عناصر اربعه را از بسایط بشمار می آوردند. (فرهنگ فارسی معین ). || ادویه ٔ مفرده . گیاهان طبی . (فره...
-
زاویه ٔ مسطحه
لغتنامه دهخدا
زاویه ٔ مسطحه . [ ی َ ی ِ م ُ س َطْ طَ ح َ / ح ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به زاویه و زاویه بسیطه شود.
-
قعبةالعلم
لغتنامه دهخدا
قعبةالعلم . [ ق َ ب َ تُل ْ ع َ ] (اِخ ) سرزمین پهناوری است که اعراب در فصل بهار در آن منزل کنند، و در آن آب گوارا نباشد. این سرزمین در قبلی بُسیطه واقع است و در جانب غربی آن کوهی است بلند به نام علم و زمین بدان منسوب است و در راه کسی که از تبوک میرو...
-
حینیه ٔ مطلقه
لغتنامه دهخدا
حینیه ٔ مطلقه . [ نی ی َ / ی ِ ی ِ م ُ ل َ ق َ / ق ِ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) قضیه ٔ موجهه ٔ بسیطه که در آن حکم شود بتحقق نسبت در موقعی که ذات موضوع متصف است بوصف عنوانی .رجوع به حینیه ٔ ممکنه و کشاف اصطلاحات الفنون شود.
-
ابن البدوح
لغتنامه دهخدا
ابن البدوح . [ اِ نُل ْ ب ُ ] (اِخ ) ابوجعفر عمربن علی بن البدوح قلعی . او در یکی از قلعه های مغرب متولد شد. در ادویه ٔ بسیطه و مرکبه و امراض و علاج آن بصیرت کامل داشت و حواشی چند بر کتاب ابوعلی بن سینا نوشت و از مغرب بمشرق آمده چندی در دمشق بزیست و ...
-
معلولات
لغتنامه دهخدا
معلولات . [ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ معلولة مؤنث معلول . رجوع به معلول شود.- معلولات اربعه (اصطلاح فلسفی ) ؛ چهار معلول . مقابل علل اربعه . معلولات اربعه عبارتند از: 1- مصنوعات بشرحیوانی . 2- مصنوعات طبیعی که معادن و نبات و حیوان باشد. 3- مصنوعات و موجو...
-
تاریخ یهود
لغتنامه دهخدا
تاریخ یهود. [ خ ِ ی َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دوره های «یوم السبت » (استراحت و تعطیل روز هفتم ) و «یوبیل » (جشنی که در مذهب یهود در هر پنجاه سال یک بار برای پرداخت قروض و میراث و آزادی غلامان برپا میشد) به یهودیان اجازه داد که از برقرار ساختن مبدا...
-
جعل بسیط
لغتنامه دهخدا
جعل بسیط. [ ج َ ل ِ ب َ ] (ترکیب وصفی )جعل بر دو قسم است یکی جعل بسیط که جعل الشی ٔ است که مفاد هم بسیطه است که جعل ابداعی هم گویند و به عبارت دیگر مفاد جعل بسیط جعل الشی ٔ است و جعل الانسان است نه جعل الانسان ضاحک است و مفاد جعل مرکب جعل الانسان ضاح...