کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بستار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بستار
لغتنامه دهخدا
بستار. [ ب ِ ] (ص ، اِ) سست و نااستوار است . (برهان ) (جهانگیری ) (فرهنگ نظام ). بمعنی سست و نااستوار است و اصل آن بی استوار بوده . (انجمن آرا) (آنندراج ) (جهانگیری ). سست و نااستوار و بی ثبات . (ناظم الاطباء). و رجوع به شعوری ج 1 ورق 202 شود : عروةا...
-
واژههای همآوا
-
بسطار
لغتنامه دهخدا
بسطار. [ ب ُ ] (اِ) پوتین . پوطین . نیم چکمه ٔ روستائیان . (دزی ج 1 ص 86).
-
جستوجو در متن
-
عروةالوثقی
لغتنامه دهخدا
عروةالوثقی . [ ع ُرْ وَ تُل ْ وُ قا ] (ع اِ مرکب ) (الَ ...) دست آویز محکم ، و عروه که بمعنی رسن شهرت دارد خطاست . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). گوشواره ٔ استوار. (ملخص اللغات خطیب کرمانی ). عقد محکم و استوار. (ناظم الاطباء). دستاویز محکمتر. محکمترین دس...
-
شیعت
لغتنامه دهخدا
شیعت . [ ع َ ] (اِخ ) شیعه . پیروان علی وآل او علیهم السلام . (از یادداشت مؤلف ) : عروةالوثقی حقیقت مهر فرزندان اوست شیعت است آنکو که اندر عهد او بستار نیست . ناصرخسرو.گر احمد مرسل پدر امت خویش است جز شیعت و فرزند وی اولاد زنایند. ناصرخسرو.صف ّ پیشی...
-
ابوکالنجار
لغتنامه دهخدا
ابوکالنجار. [ اَ ل ِ ] (اِخ ) خال نوشیروان بن منوچهربن قابوس . در آن وقت که مسعود کدخدائی برای ری و جبال تعیین کردن میخواست خواجه احمدحسن ، نام ابوکالیجار برد و مسعود در جواب اوگفت : باکالیجار بد نیست و لیکن شغل گرگان و طبرستان بپیچد که آن کودک پسر م...