کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بزول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بزول
لغتنامه دهخدا
بزول . [ ب َ ] (ع ص ) شتری که دندان نیش برآورده باشد. مذکر و مؤنث در وی یکسان است . ج ، بُزْل ، بُزُل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
بزول
لغتنامه دهخدا
بزول . [ ب ُ ] (ع مص ) برآمدن نیش شتر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). برآمدن دندان نیش شتر. (المصادر زوزنی ). برآمدن دندان نیشتر شتر. (تاج المصادر بیهقی ).
-
واژههای همآوا
-
بذول
لغتنامه دهخدا
بذول . [ ب َ ] (ع ص ) سخی و بخشنده . (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بذّال . بسیارعطا. باذل . (یادداشت مؤلف ) : صدر کبیر نظام الدوله خواجه ای بود دانا و زیرک و صاحب مروت و بذول و خورنده و بخشنده . (المضاف الی بدایعالازمان ص 7).
-
جستوجو در متن
-
بزل
لغتنامه دهخدا
بزل . [ ب ُ ] (ع اِ) گوسفند ماده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ، بزول . (آنندراج ).
-
بزل
لغتنامه دهخدا
بزل . [ ب ُ ] (ع ص ، اِ)ج ِ بَزول ، بمعنی شتری که دندان نیش برآورده باشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بُزُل . (ناظم الاطباء).
-
اشهب
لغتنامه دهخدا
اشهب . [ اَ هََ ] (ع ص ، اِ) رنگ سپید که سپیدی آن بر سیاهی غالب آمده باشد. (از المنجد) (از اقرب الموارد). سپیدی که بسیاهی زند. (مؤید الفضلاء). سپیدی که غالب بود بر سیاهی . (بحر الجواهر). سیاه و سفید بهم آمیخته که سفیدی آن غالب باشد. خنگ . آنکه سپیدی...