کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بزنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بزنگ
لغتنامه دهخدا
بزنگ . [ ب َ زَ ] (اِ) غلق در خانه . (برهان ) (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ). دربند و قفل . (ناظم الاطباء). || کلیدکه بعربی مفتاح خوانند. (برهان ). بمعنی کلید است و مصحف شده . (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ). کلید. (ناظم الاطباء). بژنگ . (برهان ). || ...
-
بزنگ
لغتنامه دهخدا
بزنگ .[ ب ُ زُ ] (اِخ ) ولایتی است که قطب جنوبی آنجا نموده می شود. (شرفنامه ٔ منیری ). اما جای دیگر دیده نشد.
-
جستوجو در متن
-
بژنگ
لغتنامه دهخدا
بژنگ . [ ب َ ژَ ] (اِ) کلید و به عربی مفتاح خوانند. (برهان ) (ناظم الاطباء). کلید و آن مصحف است و اصل مدنگ است . (از انجمن آرای ناصری ) (از آنندراج ). بزنگ . (برهان ). || دوائی است که رطوبات را نشف کند. (نزهةالقلوب ، یادداشت مرحوم دهخدا).
-
زنگ اخبار
لغتنامه دهخدا
زنگ اخبار. [ زَ گ ِ اِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) زنگی که برای اطلاع اهل خانه بدر خانه ها نصب کنند. (فرهنگ فارسی معین ).وسیله ٔ ساده ٔ برقی برای خبر دادن با صدای زنگ و آن یک آهن ربای الکتریکی است که در مقابل جوشنی قرار گرفته باشد و انتهای آن جوشن به ...
-
کازرون
لغتنامه دهخدا
کازرون . [ زِ ] (اِخ ) (شهرستان ...) شهرستان کازرون یکی از شهرستانهای استان هفتم کشور (فارس ) است و حدود آن بقرار زیر میباشد. از شمال و شمال باختری به شهرستان بهبهان ، از شمال خاوری و خاور به شهرستان شیراز و از جنوب و جنوب باختر به شهرستان بوشهر و از...
-
زنگ
لغتنامه دهخدا
زنگ . [ زَ ] (اِ) سبزی و زنگار و چرکی باشد که بر روی آیینه و شمشیر و امثال آن نشیند و معرب آن زنج است . (برهان ) (از ناظم الاطباء) (از اوبهی ) (از فرهنگ رشیدی ). چرکی بود که برروی آهن و مس و امثال آن نشیند. (فرهنگ جهانگیری ) (از انجمن آرا) (از غیاث )...