کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بزعم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پیرومی
لغتنامه دهخدا
پیرومی .[ رُ ] (اِخ ) بزعم افسانه پردازان مصر قدیم ، بزرگترین ارباب انواع است و بغیرمرئی بودن وی اعتقاد داشتند. (قاموس الاعلام ترکی ).
-
قن
لغتنامه دهخدا
قن . [ ق ُن ن ] (اِخ ) بزعم سمعانی نام دهی است و گروهی از محدثان بدان منسوبند. (از معجم البلدان ).
-
اردش
لغتنامه دهخدا
اردش . [ اَ رَ دُ ] (اِ) نام مقدار معینی است از گناهان بزعم فارسیان . (برهان قاطع) (آنندراج ).
-
ام رشم
لغتنامه دهخدا
ام رشم . [ اُم ْ م ِ رَ ش َ ] (ع اِ مرکب ) کفتار. (از المرصع). || داهیه . (از المرصع). || بزعم بعضی اِست را نیز گویند. (از المرصع).
-
پوسیدون
لغتنامه دهخدا
پوسیدون . [ پ َ س َ ] (اِخ ) نام یونانی نپتون است که بزعم قدما رب النوع دریا میباشد. رجوع به نپتون و رجوع به پوزئیدون شود.
-
پیرها
لغتنامه دهخدا
پیرها. (اِخ ) دختر اپی مته و پاندوره زن دکالین (از اساطیر یونانی ) رجوع به دکالین شود. صاحب قاموس الاعلام ترکی آرد: بزعم افسانه پردازان یونانی نخستین زنی است که در کارخانه ٔ خلقت بوجود آمده و دختر پاندوره و اپیمیتوس بوده و بزعم اینان با پادشاه تسالیا...
-
ام یستعور
لغتنامه دهخدا
ام یستعور. [ اُم ْ م ِ ی َ ت َ ] (ع اِ مرکب ) داهیه . بزعم عرب ، یستعور از اسماء جن است . (از المرصع). و رجوع به یستعور در همین لغت نامه و معجم البلدان شود.
-
بجترادیا
لغتنامه دهخدا
بجترادیا. [ ب ِ ] (اِخ ) چتر سین . از اسامی نخستین پادشاهان روی زمین بزعم هندیان آن چنانکه در بشن پران آمده است . (از ماللهند بیرونی ص 194 س 16).
-
پیروس
لغتنامه دهخدا
پیروس . [ ی ِ ] (اِخ ) نام کوهی در خطه ٔ قدیم پیریا از مقدونیه که در توازی ساحل غربی خلیج سلانیک واقع شده و بزعم افسانه پردازان یونانی مکان پریان موسه ، از ارباب انواع فنون بوده است .
-
ساسقاریز
لغتنامه دهخدا
ساسقاریز. (اِخ ) موضعی در بیهق و بزعم مؤلف تاریخ بیهق اصل آن ساسان قاریز و منسوب به ساسان بن بهمن بوده است . رجوع به تاریخ بیهق ص 40 و 43 و ساسان آباد و ساسوقاریز شود.
-
ساسویه آباد
لغتنامه دهخدا
ساسویه آباد. [ ی َ ] (اِخ ) نام اصلی سبزوار بزعم مؤلف تاریخ بیهق . و منسوب به ساسویه بن شاپور بانی آن شهر است . رجوع به تاریخ بیهق ص 43 و ساسویه شود.
-
صراخة
لغتنامه دهخدا
صراخة. [ ص َرْ را خ َ ] (ع اِ) لوف الحیة است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).برای آن لوف را صراخة گویند که بزعم قدما در روز مهرگان آوازی کند که هر که شنود در آن سال بمیرد (بر طبق عقاید ایرانیان باستان ). رجوع به لوف الحیة شود.
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل .[ اِ ] (اِخ ) حقی (بک ) المیلاسی . او راست : الخط الجدید، و آن رساله ایست در اصلاح خط عربی بزعم مؤلف با کتابت بحروف متصله . (معجم المطبوعات ج 1 ستون 442).
-
انتونی
لغتنامه دهخدا
انتونی . [ اَ ت ُ ] (اِخ ) نام خلیفه ٔ اول حضرت عیسی علیه السلام ، بزعم نصاری . لفظ لاتن است . حاذق گیلانی گوید:نزدیک کمینه عالم توانتونی بیدروست ملزم .(بهار عجم ) (از آنندراج ).
-
پمپلا
لغتنامه دهخدا
پمپلا. [ ] (اِخ ) نام کوهی در خطه ٔ قدیم پیریا از مقدونیه و در نزدیکی اولیمپ یعنی لیمبوس ، بزعم یونانیان باستان ارباب انواع ، حامی علوم و صنایع و موسوم به موسه ها (موزها) در این مکان اقامت داشتند. (قاموس الاعلام ترکی ).