کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بریج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بریج
لغتنامه دهخدا
بریج . [ ب َ ] (اِ) فرد حساب مفصل . (آنندراج ). حسابی که شامل مقداروافر باشد. (ناظم الاطباء). || (اِخ ) نام قومی است از افغانان . (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
-
بریج
لغتنامه دهخدا
بریج . [ بْری / ب ِ ] (انگلیسی ، اِ) بازی دسته جمعی با ورق ، که در آن هر بازی کن همیشه یک تن شریک روبروی خود دارد و آن دو باید بنفع یکدیگر بازی کنند. در این بازی معمولاً چهار تن بازی کنند و 52 ورق دارد. نوعی بریج در قرن نوزدهم م . در خاور میانه معمول...
-
واژههای مشابه
-
دندان بریج
لغتنامه دهخدا
دندان بریج . [ دَ ب َ ] (اِ مرکب ) آواز دندان که در خواب یا در بیداری از روی غضب بهم سایند. (لغت محلی شوشتر). دندان غرچه . رجوع به دندان غرچه شود.