کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برگشتگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برگشتگی
لغتنامه دهخدا
برگشتگی . [ ب َ گ َ ت َ/ ت ِ ] (حامص مرکب ) وضع و حالت برگشته . (فرهنگ فارسی معین ). بازگردیدگی . وارونی . واژگونی . انقلاب . برتافتگی . (یادداشت دهخدا). تغییر و واژگونی . (ناظم الاطباء). زُؤاب . (از منتهی الارب ). حِوَل . (از دهار): کَمَد، کُمَدة؛ ...
-
جستوجو در متن
-
سپس رفتگی
لغتنامه دهخدا
سپس رفتگی . [ س ِ پ َ رَ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) برگشتگی : سپس رفتگی بینی ؛ برگشتگی بینی . (ناظم الاطباء).
-
بازآیندگی
لغتنامه دهخدا
بازآیندگی . [ ی َ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) مراجعت . برگشتگی . (ناظم الاطباء).
-
واژگونی
لغتنامه دهخدا
واژگونی . (حامص ) برگشتگی . (ناظم الاطباء). انقلاب . وارونی . باژگونی . باشگونی . || ناراستی تدبیر و نادرستی کار. (ناظم الاطباء).
-
شتره
لغتنامه دهخدا
شتره . [ ش َ رِ ] (از ع ، اِ) برگشتگی پلک بالا و پائین چشم و کفتگی پلک و فروهشتگی پلک پائین . (از ناظم الاطباء).
-
قهقرا
لغتنامه دهخدا
قهقرا. [ ق َ ق َ ] (ع مص ) قهقری . به عقب برگشتن . سپسایگی رفتن . || (اِمص ) به عقب برگشتگی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به قهقری شود.
-
قهقرایی
لغتنامه دهخدا
قهقرایی . [ ق َ ق َ ] (حامص ) به عقب برگشتگی . (فرهنگ فارسی معین ).- سیر قهقرایی ؛ حرکت به عقب بدون آنکه روی را برگردانند. (فرهنگ فارسی معین ).
-
قلب
لغتنامه دهخدا
قلب . [ ق َ ل َ ] (ع اِمص ) برگشتن لب . (اقرب الموارد). برگشتگی لب . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
بازشدگی
لغتنامه دهخدا
بازشدگی . [ ش ُ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) برگشتگی . || فرار. پشت دادگی . (ناظم الاطباء).
-
بازگردیدگی
لغتنامه دهخدا
بازگردیدگی . [ گ َ دی دَ / دِ ] (حامص مرکب ) مراجعت . برگشتگی . || نکس مرض . (ناظم الاطباء). نُکس .
-
کمودت
لغتنامه دهخدا
کمودت . [ ک ُ دَ ] (از ع ، اِمص ) برگشتگی رنگ و تیرگی رنگ . (ناظم الاطباء). تیرگی . سیاهی کم و غیر مشرق . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
زآب
لغتنامه دهخدا
زآب . [ زُ ] (ع اِمص ) تغییر و برگشتگی . یقال : الدهر ذوزآب ؛ ای انقلاب . و گفته شده است که زآب مصحف زوآت «جمع زوءة» است . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
برتافتگی
لغتنامه دهخدا
برتافتگی . [ ب َ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی برتافته . برگشتگی . || پیچیدگی و پیچش . (ناظم الاطباء). || خشمگینی و آشفتگی . رجوع به برتافتن شود.
-
انعطاف
لغتنامه دهخدا
انعطاف . [ اِ ع ِ ] (ع مص ) دوتا شدن و بازگردیدن و خم شدن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). انثناء. (از اقرب الموارد). خم گرفتن و برگردیدن . (غیاث اللغات ). بدو درآمدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). تاه شدن . برتافتن . میل کرد...