کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برگزیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برگزیدن
لغتنامه دهخدا
برگزیدن . [ ب َ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) قبول نمودن . اختیار نمودن . انتخاب کردن . (آنندراج ). برگزیدن برای خود. مستخلص کردن خود را. استخلاص کردن برای خویش . غث و سمین کردن . نخبه کردن . (یادداشت دهخدا). أثر. اِجتباء. (المصادر زوزنی ). اجتیال . اختصاص . ...
-
جستوجو در متن
-
اختلام
لغتنامه دهخدا
اختلام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برگزیدن چیزی را.
-
ادثار
لغتنامه دهخدا
ادثار. [ اِدْ دِ ] (ع مص ) برگزیدن مال بسیار را.
-
اعتیام
لغتنامه دهخدا
اعتیام . [ اِ ] (ع مص ) برگزیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (المصادر زوزنی ). اختیار کردن . (از اقرب الموارد). || بهترین مال گرفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بهین مال برگرفتن . (یادداشت بخط مؤلف ). برگزیده ٔ بهترین مال گرفتن . (آنندراج ). ...
-
سرچین کردن
لغتنامه دهخدا
سرچین کردن . [ س َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) برگزیدن . خلاصه کردن .
-
اثرة
لغتنامه دهخدا
اثرة. [ اَ رَ ] (ع مص )برگزیدن برای خود چیز نیکو را نه برای یاران خود.
-
اقتیاب
لغتنامه دهخدا
اقتیاب . [ اِ ] (ع مص ) برگزیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
اقفاء
لغتنامه دهخدا
اقفاء.[ اِ ] (ع مص ) فزونی نهادن کسی را بر کسی . || خاص گردانیدن کسی را بچیزی . || برگزیدن کسی را بکاری . || قفا خوردن . || نواله و بخش نهادن بجهت مهمان . || برگزیدن بدان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
انتجاب
لغتنامه دهخدا
انتجاب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) پوست از درخت باز کردن . || برگزیدن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). برگزیدن . (از اقرب الموارد) (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). انتخاب . (مصادر زوزنی ).
-
تنخل
لغتنامه دهخدا
تنخل . [ ت َ ن َخ ْ خ ُ ] (ع مص ) برگزیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). بیختن و بهترین را برگزیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
-
عیال گرفتن
لغتنامه دهخدا
عیال گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) همسر برگزیدن . انتخاب عیال . زن گرفتن .
-
گلچین کردن
لغتنامه دهخدا
گلچین کردن . [ گ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نیکوها را گزیدن . برگزیدن نیکوترها. گزیدن خوب . انتخاب . اجتباء.
-
شوهر رفتن
لغتنامه دهخدا
شوهر رفتن . [ ش َ / شُو هََ رَ ت َ ] (مص مرکب ) شوی کردن دختر. عروس شدن . شوهر برگزیدن .
-
شوی گرفتن
لغتنامه دهخدا
شوی گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) عروس شدن . برگزیدن شوهر. شوهر کردن . رجوع به شوهر و ترکیبات آن شود.