کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برکاریدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برکاریدن
لغتنامه دهخدا
برکاریدن . [ ب َ دَ ] (مص مرکب )تراشیدن قاش از خربزه . از خربزه و هندوانه قاش بریدن . قطع نمودن گریبان پیراهن و مانند آن . (از آنندراج ). از پیراهن درزه یقه بریدن . قطعه کردن و بخش کردن خربوزه و بریدن یقه ٔ قبا و پیراهن . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
برکاویدن
لغتنامه دهخدا
برکاویدن . [ ب َ دَ ] (مص مرکب ) کاویدن . کندن و کاویدن . || قطعه کردن و بخش کردن جامه و خربوزه . (ناظم الاطباء). || برکاریدن . رجوع به برکاریدن و کاریدن شود.