کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برچسب گذاری تغذیه ای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
برچسب زدن
لغتنامه دهخدا
برچسب زدن . [ ب َ چ َ زَ دَ ] (مص مرکب ) چسباندن و ملصق ساختن برچسب و اتیکت روی شیشه ٔ مشروب و دوا و جز آن .
-
جستوجو در متن
-
نمره زنی
لغتنامه دهخدا
نمره زنی . [ ن ُ رِ زَ ] (حامص مرکب ) نمره گذاری . رجوع به نمره گذاری شود. || (اِ مرکب ) ابزار نمره زدن . وسیله ای که با آن روی اوراق دسته ٔ قبض و امثال آن نمره ٔ ترتیب بگذارند.
-
روپباس
لغتنامه دهخدا
روپباس . (اِخ ) نام قصبه ای است در ناحیه ٔ راجپوتانه واقعدر کشور هندوستان . این قصبه بوسیله ٔ یکی از راجه ها که در زمان اکبرشاه اسلام آورده بود بنیان گذاری شد.
-
ماژلان
لغتنامه دهخدا
ماژلان . [ ژِ ] (اِخ ) تنگه ای است در جنوب امریکای جنوبی (شیلی ) و شمال «تردوفو» که به نام کاشف آن «ماژلان » نام گذاری شده است . و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
خواب گزاری
لغتنامه دهخدا
خواب گزاری . [ خوا / خا گ ُ ] (حامص مرکب ) تعبیر خواب . خواب گذاری . (یادداشت بخط مؤلف ) : جولاهه گفت : ای پادشاه من مردی جاهل جولاهم و خواب گزاری مقام هر پیغمبر نیست . (مرزبان نامه ). || حکایت رؤیای خود. (یادداشت بخط مؤلف ). || خواب . عمل خوابیدن...
-
انجیره گذار
لغتنامه دهخدا
انجیره گذار. [ اَ رَ / رِ گ ُ ] (نف مرکب ) در نوردنده ٔ انجیر. (یادداشت مؤلف ) : ای کیر من ای کیر تو انجیره گذاری سرگین خوری وقی کنی و باک نداری ریچاله گری پیش گرفتی تو همانابخیره (؟) در شیر بری کامه برآری ابوالعلاء شوشتری (از لغت فرس اسدی چ اقبال ص...
-
مرغ انجیرخوار
لغتنامه دهخدا
مرغ انجیرخوار. [ م ُ غ ِ اَ خوا / خا ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مرغ انجیر. مرغنجیر.پرنده ای است کوچک از راسته ٔ گنجشکان (سبکبالان ) که از انگور و انجیر تغذیه می کند و چون گوشت لذیذی دارد او را نیز شکار می کنند.
-
مرغ زنبورخوار
لغتنامه دهخدا
مرغ زنبورخوار. [ م ُ غ ِ زَم ْ خوا / خا ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کلاغ سبز. رجوع به کلاغ سبز شود. || پرنده ای است از راسته ٔ سبکبالان . بسیار کوچک و پرخوار است و از همه ٔ حشرات تغذیه می کند.
-
تشارین
لغتنامه دهخدا
تشارین . [ ت َ ] (ع اِ) ج ِ تشرین . (المنجد). و رجوع به تشرین شود. || کلمه ای است که بر فصل خریف (پاییز) دلالت کند. (از المنجد). || در نزد مردم برگ درخت توت است که در این دو ماه (تشرین اول و تشرین دوم ) از درخت چیده و بمصرف تغذیه ٔ گاو و غیره رسانند....
-
چینه خوار
لغتنامه دهخدا
چینه خوار. [ ن َ / ن ِ خوا / خا ] (نف مرکب ) دانه خوار. مرغی که دانه خورد. مرغی که از دانه تغذیه کند. || جوجه ای که بی یاری و کمک دانه برچیند.
-
خواب گذاردن
لغتنامه دهخدا
خواب گذاردن . [ خوا /خا گ ُ دَ ] (مص مرکب ) حکایت خواب خود کردن . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به خواب گزاردن شود : ای فرخی این قصه و این حال چه چیز است پیش ملک شرق همی خواب گذاری . فرخی .|| تعبیر خواب کردن . (یادداشت مؤلف ) (از دهار). رجوع به خواب گز...
-
کبوتربازی
لغتنامه دهخدا
کبوتربازی . [ ک َ ت َ ] (حامص مرکب ) عمل کبوترباز. کار کبوترباز. در فرهنگ فارسی معین آمده است : کبوتر بازی در ایران به صورت فنی درآمده است ، شامل شناسایی انواع کبوتران و عادات و شیوه ٔ پرواز و تربیت و تغذیه ٔ آنها و فریفتن کبوترهای دیگران و کشیدن آنه...
-
کوز
لغتنامه دهخدا
کوز. [ ک َ وَ ] (اِ) حشره ای است سیاه رنگ از راسته ٔ قاب بالان که جثه اش به اندازه ٔ یک سوسک معمولی و یابزرگتر است . این حشره در نقاط تاریک زیرزمینها و آشپزخانه های قدیمی می زید. حشره ای است شبرو، یعنی روزهااستراحت می کند و شبها از لانه اش خارج می شو...
-
مرغ حق
لغتنامه دهخدا
مرغ حق . [ م ُ غ ِ ح َق ق ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گونه ای جغد که در شب برای شکار و تغذیه از لانه اش خارج می شود و آوازش شبیه به کلمه ٔ «حق » است . جثه اش کمی از کبوتر بزرگتر است و دارای سرگردی است و پرهای خاکستری سیر متمایل به صورتی دارد و زیر شکم...