کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برنگ
لغتنامه دهخدا
برنگ . [ ب َ رَ ] (ص ) دارای رنگ و لون . (ناظم الاطباء). این کلمه در ناظم الاطباء به فتح اول است اما ظاهراً باید مرکب از ب ِ + رنگ باشد، به معنی بارنگ و دارای رنگ : تلوّن ؛ برنگ شدن . (تاج المصادر بیهقی ).- برنگ دادن ؛ رنگ کردن چیزی را. (آنندراج ) :...
-
برنگ
لغتنامه دهخدا
برنگ . [ ب َ رَ] (اِ) جرس و درای . (برهان ) (آنندراج ) : چو ماسوره ٔ هند باری برنگ میان آکنیده به تیر خدنگ . نظامی .|| غلق در خانه . || کلید، که عربان مفتاح خوانند. (برهان ) (آنندراج ). کلید و دربند. (ناظم الاطباء).
-
برنگ
لغتنامه دهخدا
برنگ . [ ب ِ رَ ] (اِخ ) ویتوس . (1680 - 1741 م .). دریانورد دانمارکی . وی بسال 1728 م . تنگه و دریای برنگ را کشف کرد و آنها به اسم او نامیده شدند. (از فرهنگ فارسی معین ). برینگ .
-
برنگ
لغتنامه دهخدا
برنگ . [ ب ِ رَ ] (اِخ ) (دریای ...) دریایی است منشعب از اقیانوس کبیر که بوسیله ٔ تنگه ای بهمین نام آسیا را از آمریکا جدا میسازد. این دریا امتداد شمالی اقیانوس کبیر است و بین سیبریه و آلاسکا قراردارد و مساحت آن در حدود 2273000 کیلومتر مربع است .(از د...
-
برنگ
لغتنامه دهخدا
برنگ . [ ب ِ رَ ] (اِخ ) (باب ...، تنگه ٔ...) تنگه ایست به عرض تقریباً 90 کیلومتر که آسیا را از امریکا جدا میسازد (منتهی الیه شمال شرقی آسیا و منتهی الیه شمال غربی امریکا) بین اقیانوس کبیر و اقیانوس منجمد شمالی واقع است . کاشف آن ویتوس برنگ (برینگ ) ...
-
برنگ
لغتنامه دهخدا
برنگ . [ ب ِ رَ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل . سکنه ٔ آن 107 تن است . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند و محصول آن غلات و لبنیات است . (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 8).
-
برنگ
لغتنامه دهخدا
برنگ . [ ب ِ رِ ] (اِ) برنج ، که آلیاژی است . (از فرهنگ فارسی معین ). از آن در ساختن اشیاء فلزی استفاده کنند. رجوع به برنج شود.
-
برنگ
لغتنامه دهخدا
برنگ . [ ب ِ رِ ] (اِ) برنج کابلی و آن تخمی است دوایی که بیشتر از کابل آوردند. (برهان ). قسمی از هلیله . (ناظم الاطباء). برنج کابلی . (الفاظالادویة). رجوع به برنج و برنج کابلی شود.
-
برنگ
لغتنامه دهخدا
برنگ . [ ب ُ رُ ] (اِ) اندوخته و ذخیره و پس انداز. (برهان ). نفع و سود و حاصل و ذخیره و اندوخته . (ناظم الاطباء). || (اِخ ) نام ولایتی است که قطب جنوبی آنجا دیده میشود. (برهان ). نام آن قسمت از زمین که در آن قطب جنوب نمایان است . (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
تپه برنگ
لغتنامه دهخدا
تپه برنگ . [ ت َپ ْ پ َ ب ِ رَ ] (اِخ ) دهی از بخش پشت آب شهرستان زابل است که در سی و شش هزارگزی شمال بنجار کنار مرز افغان واقع است . جلگه ای گرم و معتدل است و 507 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ هیرمند و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی آنجا زراع...
-
دریای برنگ
لغتنامه دهخدا
دریای برنگ . [ دَرْ ی ِ ب ِ رَ ] (اِخ ) دریایی منشعب از اقیانوس کبیر. رجوع به برنگ در ردیف خود شود.
-
رنگ برنگ
لغتنامه دهخدا
رنگ برنگ . [ رَ ب ِ رَ ] (ص مرکب ) رنگارنگ . به لونهای مختلف . به رنگهای گوناگون . متلون . به انواع و اقسام مختلف : شعر بی رنگ ولیکن شعرا رنگ برنگ همه چون دیو دوان و همه شنگند و مشنگ .قریعالدهر.
-
باب برنگ
لغتنامه دهخدا
باب برنگ . [ ب ِ ب ِ رَ ] (اِخ ) تنگه ایست بین آسیا و آمریکای شمالی که اقیانوس کبیر را به اقیانوس منجمد شمالی می پیوندد. این باب در 1728 م . توسط دریانورد دانمارکی ویتوس برنگ (1680 - 1741 م .) کشف شد.
-
برنگ کابلی
لغتنامه دهخدا
برنگ کابلی . [ ب ِ رِ گ ِ ب ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) برنج کابلی ، که گیاهی است . رجوع به برنج و برنج کابلی شود.