کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برنات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برنات
لغتنامه دهخدا
برنات . [ ب ُ ] (اِخ ) (جبل الَ ...) کوه پیرنه ، در لهجه ٔ عربهای اندلس . رجوع به پیرنه شود.
-
جستوجو در متن
-
ارجلة
لغتنامه دهخدا
ارجلة.[ اَ ج َ ل َ ] (اِخ ) کرسی مقاطعه ایست به همین اسم درولایت برنات (پیرنه ) علیا بفرانسه . موقع آن در وادیی است به همان نام در کنار نهر گاواسو و مقاطعه ٔ آن مشتمل بر پنج ناحیه است . (از ضمیمه ٔ معجم البلدان ).
-
ارته
لغتنامه دهخدا
ارته . [ اُ ت َ ] (اِخ ) کرسی مقاطعه ٔ ولایت برنات سفلی . موقع آن قرب نهر غاف دوبو بمسافت 40 هزارگزی شمال غربی بوعلی ، سکنه ٔ آن در حدود هفت هزار تن و محصول آن نمک خوب و پر مرغابی و منسوجات پشمی است . (از ضمیمه ٔ معجم البلدان ).
-
پیرنه
لغتنامه دهخدا
پیرنه . [ رِ ن ِ ] (اِخ ) نام سلسله جبالی میان مملکت فرانسه و اسپانیا تقریباً بطول 430 هزار گز از پرپین یان تا باین . صاحب قاموس الاعلام ترکی آرد:پیرنه ، یکی از بزرگترین سلاسل جبال اروپاست و در طرف شمال اسپانیول بین بحر سفید و اقیانوس اطلس از جهت مشر...