کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برلین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برلین
لغتنامه دهخدا
برلین . [ ب ِ ] (اِخ ) برلن . پرجمعیت ترین و بزرگترین شهر آلمان و پایتخت آن کشور قبل از جنگ بین الملل دوم ، و آن در ساحل نهر اشپره قرار دارد و دارای بیش از 3445000 تن جمعیت است . پس از جنگ بین الملل دوم این شهر به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم شد. قسمت ش...
-
جستوجو در متن
-
برلن
لغتنامه دهخدا
برلن . [ ب ِ ل َ ] (اِخ ) برلین . پایتخت کشور آلمان پیش از جنگ جهانی دوم . رجوع به برلین شود.
-
لدا
لغتنامه دهخدا
لدا. [ ل ِ ] (اِخ ) نام پرده ای از کرژ (در برلین ). || نام پرده ای از تینتر (در فلورانس ).
-
باب الفتوح
لغتنامه دهخدا
باب الفتوح . [ بُل ْ ف ُ ] (اِخ ) یکی از ده دروازه ٔ قصرالمعزلدین اﷲ در مصر : ... و این حرم را ده دروازه است بر روی زمین هر یک را نامی بدین تفصیل ... باب الفتوح ... (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ برلین ص 62). || یکی از پنج دروازه ٔ شهر قاهره : صفت شهر قاهره ،...
-
دبوا ریموند
لغتنامه دهخدا
دبوا ریموند. [ دُ بو آ م ُ ] (اِخ ) امیل . فیزیولوژیست آلمانی متولد به سال 1818 در برلین و متوفی به سال 1896 م .
-
لوردغان
لغتنامه دهخدا
لوردغان . (اِخ ) نام ناحیتی به سرحد پارس در چهل فرسنگی ارجان . (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ برلین ص 137). رجوع به لوردجان و لوردگان شود.
-
باب الخلیج
لغتنامه دهخدا
باب الخلیج . [ بُل ْ خ َ ] (اِخ ) یکی از پنج دروازه ٔ شهر قاهره : صفت شهر قاهره ، پنج دروازه دارد... باب الخلیج . (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ برلین ص 63).
-
باب الزویله
لغتنامه دهخدا
باب الزویله . [ بُزْ زَ ل َ ] (اِخ ) یکی از پنج دروازه ٔ شهرقاهره : صفت شهر قاهره ، پنج دروازه دارد:...باب الزویله ... (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ برلین ص 63).
-
باب السقر
لغتنامه دهخدا
باب السقر. [ بُس ْ س َ ق َ ] (اِخ ) یکی از نه در بیت المقدس : ... و دری دیگر است هم برین دیوار که آنرا باب السقر گویند... (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ برلین ص 32).
-
دیتریتسی
لغتنامه دهخدا
دیتریتسی . (اِخ ) فریدریش هاینریش . مستشرق آلمانی متولد 1821 م .در برلین و متوفی به سال 1903 م . که در مآخذ فارسی و عربی نام او را دیتریشی و دیتریسی ضبط کرده اند در هاله و برلین الهیات مسیحی و در هاله و لایپزیک السنه ٔ شرقی تحصیل کرد. در سال 1847 م ....
-
کامبون
لغتنامه دهخدا
کامبون . [ ب ُ ] (اِخ ) ژول ... برادر پل کامبون که در پاریس بدنیا آمد (1935-1845 م .). از سال 1907 تا 1914 سفیر دولت فرانسه در برلین بود و به عضویت آکادمی فرانسه انتخاب شد.
-
اروندزیک
لغتنامه دهخدا
اروندزیک . [ اَ وَ ] (اِخ ) پسر خسروپرویز از بزرگان و عاقلان شایسته ٔ پادشاهی که بامر برادر خود قباد شیرویه کشته شد. (مجمل التواریخ و القصص ص 37) (تاریخ سنی ملوک الارض حمزه چ برلین ص 42).
-
بابینگر
لغتنامه دهخدا
بابینگر. [ گ ِ ] (اِخ ) فرانز. مؤلف کتاب شیخ بدرالدین پسر قاضی سیماوی چ برلین و لایپزیک 1921م . (تاریخ ادبیات برون ترجمه ٔ رشید یاسمی ص 34 و 36 - 38).
-
باب الطیب
لغتنامه دهخدا
باب الطیب . [ بُطْ طی ] (اِخ ) یکی از سیزده مشهد بنام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب به بصره ، و آن مشهدی است در پهلوی مسجد جامع. (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ برلین ص 131).