کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برقراری ثبات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ایستادگی
لغتنامه دهخدا
ایستادگی . [ دَ / دِ ] (حامص ) پایداری . استواری . ثبات . برقراری . سکون . آرامش . (ناظم الاطباء). استقامت . مقاومت دربرابر امری : و گفت از نماز جز ایستادگی تن ندیدم . (تذکرة الاولیاء عطار). می باید که به رعایت و تیمار حیوانات ایستادگی نمایی و بر قدم...
-
متانت
لغتنامه دهخدا
متانت . [ م َ ن َ ] (ع اِمص ) استواری و محکمی . (غیاث ). پایداری و برقراری و ثبات قدم و استحکام . (ناظم الاطباء) : ای عزم تو بادی که در متانت بنیاد چو کوه استوار دارد. مسعودسعد (دیوان ص 100).چون کاری کند [ شیر ] ... در تقریر فواید و منافع آن مبالغت ک...