کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برزخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برزخ
لغتنامه دهخدا
برزخ . [ ب َ زَ ] (ع اِ) بازداشت میان دو چیز. (از ترجمان جرجانی ). || حائل و بازداشت میان دو چیز و فیه قوله تعالی ، بینهما برزخ لایبغیان . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). چیزی که میان دو چیز دیگر حایل باشد. (کشاف اصطلاحات الفنون ). حاجز میان دو چیز. (ا...
-
واژههای مشابه
-
عالم برزخ
لغتنامه دهخدا
عالم برزخ . [ ل َ م ِ ب َ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مقام ارواح که مابین موت و قیامت است . (از غیاث اللغات ) (آنندراج ). رجوع به برزخ شود.
-
برزخ شاپور
لغتنامه دهخدا
برزخ شاپور. [ ب َ زَ ] (اِخ ) عکبرا. رجوع به فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 72 شود.
-
جستوجو در متن
-
ابومحمد
لغتنامه دهخدا
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ ) برزخ بن محمد عروضی . رجوع به برزخ ... شود.
-
همستگان
لغتنامه دهخدا
همستگان . [هََ م َ ت َ ] (اِ) برزخ . (از فرهنگ ایران باستان ).
-
برازخ
لغتنامه دهخدا
برازخ . [ ب َ زِ ] (ع اِ) ج ِ برزخ . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).- برازخ الایمان ؛ مابین اول ایمان و آخر آن و مابین شک و یقین . (منتهی الارب ). رجوع به برزخ شود.
-
پیکران مانا
لغتنامه دهخدا
پیکران مانا. [ پ َ / پ ِ ک َ ] (اِ مرکب ) عالم برزخ را گویند و آن عالمی است میان ملک و ملکوت . (برهان ) .
-
مانندآباد
لغتنامه دهخدا
مانندآباد. [ ن َن ْ ] (اِ مرکب ) اشاره به عالم برزخ است و آن عالمی باشد میان ملک و ملکوت . (برهان ). به معنی برزخ و عالم مثال است که در میان ملک و ملکوت حایل است . (انجمن آرا) (آنندراج ). ظاهراً از برساخته های فرقه ٔ آذر کیوان است . (حاشیه ٔ برهان چ ...
-
ایستم
لغتنامه دهخدا
ایستم . (اِخ ) محل اجتماع نمایندگان دول یونانی بود. (ایران باستان ص 767). || بمعنی برزخ است و برزخ (کرنت ) را چنین می نامیدند. (حاشیه ٔ ایران باستان ص 767). رجوع به صص 768 - 786، 888، 801- 805 و 809 شود.
-
مثالی
لغتنامه دهخدا
مثالی . [ م ِ ] (ص نسبی ) منسوب به عالم مثال . (ناظم الاطباء).- قالب مثالی ؛ کالبدی چون کالبد مردم که روح در عالم برزخ بدان در شود. بدن هورقلیائی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به قالب مثالی شود.
-
پیکرستان
لغتنامه دهخدا
پیکرستان . [ پ َ / پ ِ ک َ س ِ ] (اِ مرکب ) عالم برزخ را گویند و آن عالمی است میان ملک و ملکوت و شبیه است به اجسام در آن حیثیت که محسوس مقداری است و به ارواح از آن حیثیت که نورانی است و آنرا عالم مثال نفوس منطبعه و خیال منفصل و ارض حقیقی خوانند. (بره...
-
دریای سیواش
لغتنامه دهخدا
دریای سیواش . [ دَرْ ی ِ سی ] (اِخ ) یا دریای گندیده . مردابی بسیارشور بوسعت حدود 256 کیلومتر مربع در امتداد ساحل شرقی و شمال شرقی کریمه که از شاخه های غربی دریای آزف است و بوسیله ٔ برزخ «پرکوپ » ازدریای سیاه جدا میشود. (از دائرةالمعارف فارسی ).
-
پوتیدیا
لغتنامه دهخدا
پوتیدیا. [ پ ُ] (اِخ ) شهری قدیمی در برزخ شبه جزیره ٔ کسندیره در نزدیکی سالونیک که جزو مستملکات آتنی ها بشمار میرفت فیلیپ آنجا را ضبط کرد. کساندر از حکمرانان مقدونیه بتوسیع و تزئین این شهر پرداخت و آن را کساندریا نامید. اکنون ویرانه های آن برجاست و ی...