کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برروشنان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برروشنان
لغتنامه دهخدا
برروشنان . [ ب َرْ، رَ وِ ] (اِ مرکب ) ج ِ برروشن . صورتهای دیگر کلمه که در برهان قاطع آمده است چنین است : پرپروشان ، برسان ، برشان ، برفروشان ، بروسان ، بروشان ، برورسنان . ورشنان اما تمام صور فوق مصحف است و چنانکه گفتیم صحیح کلمه برروشنان است . (یا...
-
جستوجو در متن
-
پروشان
لغتنامه دهخدا
پروشان . (اِ) برروشنان . رجوع به پَرپَروشان و برروشنان شود.
-
برفروشان
لغتنامه دهخدا
برفروشان . [ ب َ ف ُ ] (اِ مرکب ) مصحف برروشنان است که امت پیغمبر باشد. (از برهان قاطع) (از آنندراج ). برروشنان . رجوع به برروشنان شود.
-
بروشان
لغتنامه دهخدا
بروشان . [ ب َ ] (اِمرکب ) امت پیغمبر. (برهان ). بروسان . و آن مصحف برروشنان است . (یادداشت دهخدا). رجوع به برروشنان شود.
-
بروسان
لغتنامه دهخدا
بروسان . [ ب َ ] (اِ مرکب ) صورت تصحیف شده ٔ برروشنان است که در برهان آمده به معنی مطلق امت از هر پیغمبری که باشد. || گروههای مردمان از هر جنس که باشند. (برهان ). و آن مصحف برروشنان است در هر دو معنی .(یادداشت دهخدا). رجوع به بروشان و برروشنان شود.
-
برپروشان
لغتنامه دهخدا
برپروشان . [ ب َ پ َ ] (اِ) مطلق امت را گویند از هر پیغمبری که باشد. (برهان ). مصحف برروشنان است . (از حاشیه برهان ). امت هریک از پیغمبران .(ناظم الاطباء). رجوع به برروشنان و بربروشان شود.
-
پروسنان
لغتنامه دهخدا
پروسنان . [ پ َ وَ س َ ن ن ] (اِ) امت . (برهان قاطع و فرهنگ سروری ). دگرگون شده ٔ برروشنان . رجوع به پَر پَروشان و برروشنان شود.
-
برشان
لغتنامه دهخدا
برشان . [ ب َ ] (اِ)کلمه مخفف برروشنان است . (یادداشت مؤلف ). رجوع به برروشنان شود. امت مطلقاً از هر پیغمبر که باشد. (برهان ) (از آنندراج ). برسان . گروه آدمیان . (آنندراج ).
-
ورشتان
لغتنامه دهخدا
ورشتان . [ وُ رَ ] (اِ) تبدیل فرستادن است ، فاء و واء با یکدیگر بدل شده و در اصل فرستادن و فرشتان مخفف فرستادگان است یعنی پیغمبران و فرسته و فرشته نیز یک معنی دارد. (انجمن آرا) (آنندراج ). برروشنان . رجوع به برروشنان شود.
-
ورشنان
لغتنامه دهخدا
ورشنان . [ وَ رَ ] (اِ) بر وزن نمکدان ، امت پیغمبررا گویند مطلقاً از هر پیغمبر که باشد. (برهان ) (آنندراج ). امت و پیرو پیغمبر که ورستان نیز گویند. (ناظم الاطباء). مصحف برروشنان . رجوع به برروشنان شود.
-
ودرستان
لغتنامه دهخدا
ودرستان . [ وَ دَ س ِ ] (اِ) ودرشتان . ورستان و امت پیغمبر و پیروان آن و حواری آن . (ناظم الاطباء). رجوع به برروشنان شود.
-
ودرشتان
لغتنامه دهخدا
ودرشتان . [ وَ دَ ش ِ ] (اِ) ودرستان . (ناظم الاطباء). رجوع به مدخل قبل و رجوع به برروشنان شود.
-
پرروشنان
لغتنامه دهخدا
پرروشنان . [ پ َ ش َن ْ نا ] (ص ) مصحف ویرویشنیکان . مؤمنان . رجوع به بَررَوِشنان و پرپروشان شود.
-
ورستان
لغتنامه دهخدا
ورستان . [ وَ رِ ] (اِ) امت . (سروری ). امت پیغمبر. (آنندراج ) (برهان ). و به این معنی با شین نقطه دار و نون هم آمده است . (برهان )(آنندراج ). مصحف برروشنان . رجوع به وَرَستان شود.