کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برده سازی و تن دهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بردة
لغتنامه دهخدا
بردة. [ ب َ رِ دَ ] (ع ص ) سحابة...؛ ابر تگرگ بار. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
دل برده
لغتنامه دهخدا
دل برده . [ دِ ب ُ دَ / دِ ](ن مف مرکب ) بیدل . دل از دست داده . دل برده شده . که کسی دل از وی برده باشد. عاشق . دلباخته : کرم زین بیش کن با مرده ٔ خویش مکن بیداد بر دل برده ٔ خویش . نظامی .پیش تو استون مسجد مرده ایست پیش احمد عاشقی دل برده ایست .مول...
-
بر برده
لغتنامه دهخدا
بر برده . [ ب َ ب ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) برداشته . افراشته : همه بازبسته بدین آسمان که بر برده بینی بسان کیان .بوشکور.
-
خرده برده
لغتنامه دهخدا
خرده برده . [ خ ُ دَ / دِ ب ُ دَ / دِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) سرّ. راز، چون : خرده برده پیش کسی نداشتن ؛ یعنی اسراری که ترس از اشاعه ٔ آن باشد نزد کسی نداشتن . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
کارمو
لغتنامه دهخدا
کارمو. [ م ُ ] (اِخ ) حاکم نشین ناحیه ٔ «تارن » بخش «البی » . سکنه 11500 تن . معدن زغال سنگ و شیشه سازی و سیمان سازی دارد.
-
تپلیتز
لغتنامه دهخدا
تپلیتز. [ ت ِ ] (اِخ ) تلفظ آلمانی تپلیتسه . یکی از شهرهای چکسلواکی (بوهم ) است . دارای آبهای معدنی و کارخانه های شیشه سازی و نساجی و چینی سازی است و 45200 تن سکنه دارد.
-
رادبرگ
لغتنامه دهخدا
رادبرگ . [ دِ ب ِ ] (اِخ ) شهری است در آلمان که در ایالت درسد (درسدن ) واقع و دارای 15670 تن سکنه است و کارخانه های شیشه سازی ، کاغذسازی و ماشین مفتول سازی و چشمه ٔ آب معدنی دارد.
-
اکبرآباد
لغتنامه دهخدا
اکبرآباد. [ اَ ب َ ] (اِخ ) دهی از بخش شمیران شهرستان تهران . سکنه ٔ آن 200 تن است . آب آن از قنات . شغل اهالی کارگر مهمات سازی ارتش . برق آن از سلطنت آباد و راه آن شوسه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
گجین
لغتنامه دهخدا
گجین . [ گ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان روضه چای بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه ، ده هزارگزی شمال باختری ارومیه . دارای راه ارابه رو است . جلگه ، معتدل مالاریائی و سکنه ٔ آن 470 تن است . آب آن از روضه چای و چاه . محصول آن غلات ، انگور، توتون ، چغندر و حبوبات ...
-
گوسو
لغتنامه دهخدا
گوسو. [ گ ُ س ُ ] (اِخ ) بلوکی از کشور سویس در سن گال که دارای 8300 تن سکنه و گلدوزی و ماشین سازی است .
-
سارلوئی
لغتنامه دهخدا
سارلوئی . (اِخ ) شهری است در ناحیه ٔ سار، 31000 تن سکنه و صنایع فلزی و کاغذ سازی دارد.
-
ماریبور
لغتنامه دهخدا
ماریبور. [ ب ُ ] (اِخ ) شهری در یوگسلاوی که بر کنار رود «دراو» واقع است و 91000 تن سکنه و صنایع ماشین سازی دارد. (از لاروس ).
-
پرسبورگ
لغتنامه دهخدا
پرسبورگ . [ پْرِ / پ ِ رِ س ْ] (اِخ ) امروزه آنرا براتیسلاوا گویند و آن شهری است در چکواسلواکی که سکنه ٔ آن هُنگری باشند و واقع است در کنار دانوب . دارای 100000 تن سکنه و دانشگاه و مطران نشین است و بندری در ساحل دانوب دارد و دارای صنایع ماهوت سازی و ...
-
اسوانسی
لغتنامه دهخدا
اسوانسی . [ اِ ] (اِخ ) شهریست در ناحیه ٔ گال از انگلستان ، در نزدیکی کانال بریستول ، در 65 هزارگزی مغرب شهر کاردیف ، دارای 165000 تن سکنه و مناظر بسیار زیبا و متنزهات دلکش و حمامهای معدنی و دستگاههای مکمل کشتی سازی و حوضها و برکه های مخصوص بدین کار ...