کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بربصة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بربصة
لغتنامه دهخدا
بربصة. [ب َ ب َ ص َ ] (ع مص ) آبیاری کردن زمین را یا شیار کردن و سپس آب دادن آنرا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بربص الارض ارسل فیها الماء لتجود. (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
بربست
لغتنامه دهخدا
بربست . [ ب َ ب َ ] (اِ) راه و روش . (انجمن آرا). طرز و روش و قاعده و قانون . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا). دستور. (غیاث اللغات ). نظم و شیوه . (انجمن آرا). طرز و روش و راه و قاعده وقانون و رسم و نظام . (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ). || و گفته اند...
-
بربسة
لغتنامه دهخدا
بربسة. [ ب َ ب َ س َ ] (ع مص ) طلب کردن . (منتهی الارب ). طلب کردن کسی را. (ناظم الاطباء).