کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بدپرهیزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بدپرهیزی
لغتنامه دهخدا
بدپرهیزی . [ ب َ پ َ ] (حامص مرکب ) بی اعتنایی در صلاح بینی طبیب و عدم رعایت حفظ صحت و ناپرهیزی . || بی اعتدالی . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
بازگرد
لغتنامه دهخدا
بازگرد. [ گ َ ] (حامص مرکب ) مراجعت . (ناظم الاطباء). عود : او گر ز کرده بازنگردد مگرد گوی اندی که بازگرد بعدل شهنشه است . سیدحسن غزنوی .آن کس که به نفس خود نبردی داردبا خویش همیشه سوز و دردی داردگر خاک شود عدوی و بر باد رودغافل نشوی که بازگردی دارد....
-
بازگشت
لغتنامه دهخدا
بازگشت . [ گ َ ] (مص مرکب مرخم ) عود. مراجعت . (آنندراج ). رجعت . (ناظم الاطباء). ارتجاع . رجوع . مرجع : دانی که من مقیمم بر درگه شهنشه تا بازگشت سلطان از قلبگاه ساری . منوچهری .و چون کرانه شوید بازگشت بدوست . (تاریخ بیهقی ). و نیز فرموده که ما وارث ...
-
بازگشتن
لغتنامه دهخدا
بازگشتن . [ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) رجعت . (منتهی الارب ). مراجعت . برگشتن . (ناظم الاطباء). اِیاب . بازگردیدن . رجوع . عود. برگردیدن . معاودت نمودن . (آنندراج ). ارتجاع . تراجع. انتکاث . اعتکار. انسیاب . رَجع. رُجعی ̍. (منتهی الارب ). صُدور. حَور. مَعا...