کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بدسرشتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بدسرشتی
لغتنامه دهخدا
بدسرشتی . [ ب َ س ِ رِ ] (حامص مرکب ) بدنهادی . بدذاتی . بداصلی . بدطینتی . مقابل نیک سرشتی ، خوب سرشتی . (فرهنگ فارسی معین ).
-
جستوجو در متن
-
پدرسوختگی
لغتنامه دهخدا
پدرسوختگی . [ پ ِ دَ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) شراست ذات . خبث طینت . بدسرشتی .
-
بدطینتی
لغتنامه دهخدا
بدطینتی . [ ب َ ن َ ] (حامص مرکب ) بدخواهی . (ناظم الاطباء). بدسرشتی . بدفطرتی . مقابل خوش طینتی . || بی انصافی و تعدی . (ناظم الاطباء).
-
دولی
لغتنامه دهخدا
دولی . (حامص ) (از: دول + یای مصدری ) حیله بازی و بی شرمی و بدسرشتی . حیزی . هیزی . مخنثی . بغایی . (یادداشت مؤلف ). دغابازی . (شرفنامه ٔ منیری ). مکر و فریب . (آنندراج ). فریب و مکر و حیله . (ناظم الاطباء) : همان که بودی از این پیش شادگونه ٔ من کنو...
-
شریس
لغتنامه دهخدا
شریس . [ ش َ ] (ع اِ) شیر بیشه . || (اِمص ) بدخویی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || بدسرشتی . (ناظم الاطباء). || (ص ) بدخو. (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نفور. بدخلق . بدخو. اشرس . شَرِس (یادداشت مؤلف ). || بدس...