کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بخش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
درم بخش
لغتنامه دهخدا
درم بخش . [ دِ رَ ب َ ] (نف مرکب ) درم بخشنده . بخشنده ٔ درم . آنکه درم بخشد : تا درم خوار و درم بخش بودمرد سخی تا درم جوی ودرم دوست بود مرد لئیم .فرخی .
-
رضایت بخش
لغتنامه دهخدا
رضایت بخش . [ رِ ی َ ب َ ] (نف مرکب ) رضایت بخشنده . راضی کننده . (فرهنگ فارسی معین ). مورد رضایت . راضی کننده : کار فلانی رضایت بخش است . (یادداشت مؤلف ).
-
ذوق بخش
لغتنامه دهخدا
ذوق بخش . [ ذَ ب َ ] (نف مرکب ) شادی بخش : صحن بستان ذوق بخش و صحبت یاران خوش است وقت گل خوشباد کزوی وقت میخواران خوش است .حافظ.
-
روز بخش
لغتنامه دهخدا
روز بخش . [ زِ ب َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روز ازل . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). رجوع به روز ازل و «ازل » شود.
-
روزی بخش
لغتنامه دهخدا
روزی بخش . [ ب َ ] (نف مرکب ) روزی بخشنده . رازق . رزاق .
-
روش بخش
لغتنامه دهخدا
روش بخش . [ رَ وِ ب َ ] (نف مرکب ) حرکت دهنده و به جنبش درآورنده . (ناظم الاطباء) : روش بخش پرگار جنبش پذیرسکونت ده نقطه ٔ جایگیر. نظامی .رجوع به روش شود.
-
روائی بخش
لغتنامه دهخدا
روائی بخش . [ رَ ب َ ] (نف مرکب ) رجوع به روایی بخش شود.
-
روان بخش
لغتنامه دهخدا
روان بخش .[ رَ وام ْ ب َ ] (نف مرکب ) آنکه یا آنچه روح ببخشد. جان بخش . روح بخش . صفتی از صفات آفریدگار : بهر کار کو ساخت داننده اوست روان بخش و روزی رساننده اوست . اسدی .ادریس قضابینش و عیسی روان بخش داده لقبش در دو هنر واضع القاب . خاقانی .خون شددل...
-
روایی بخش
لغتنامه دهخدا
روایی بخش . [ رَ ب َ ] (نف مرکب ) محلل . (یادداشت مؤلف ). رجوع به روایی و روایی دادن و روایی بخشیدن شود.
-
راست بخش
لغتنامه دهخدا
راست بخش . [ ب َ ] (نف مرکب ) مقسط. (مهذب الاسماء). بخش کننده بقسط و عدل . بخش کننده بتساوی و استواء.
-
رزق بخش
لغتنامه دهخدا
رزق بخش . [ رِ ب َ ] (نف مرکب ) روزی بخش . روزی رسان . رزق رسان . کنایه از خداوند : نان من بی میانجی دگران تو دهی رزق بخش جانوران .نظامی .
-
رهایی بخش
لغتنامه دهخدا
رهایی بخش . [ رَ ب َ ] (نف مرکب ) آزادکننده و معاف کننده . (ناظم الاطباء). آزادکننده و رهایی دهنده . (آنندراج ). خلاص بخش .
-
روشنایی بخش
لغتنامه دهخدا
روشنایی بخش . [ رَ / رُو ش َ ب َ ] (نف مرکب ) روشنایی بخشنده . روشنایی دهنده . نوربخش . نوربخشنده . نوردهنده . آنکه یا آنچه روشنایی ببخشد. آنکه یا آنچه بتواند نور دهد : بنام روشنایی بخش بینش که روشن چشم از او گشت آفرینش . نظامی .ای چو خورشید روشنایی ...
-
سعادت بخش
لغتنامه دهخدا
سعادت بخش . [ س َ دَ ب َ ] (نف مرکب ) بخشنده ٔ سعادت . که خوشبختی دهد. سعادت دهنده : گرچه هر کوکب سعادت بخش بر گذر دیده ام ز طالع خویش . خاقانی .آن سعادت بخش حضرت بخش نارد کرد از آنک دیو را فردوس مأوی برنتابد بیش از این .خاقانی .
-
شادی بخش
لغتنامه دهخدا
شادی بخش . [ ب َ ] (نف مرکب ) بخشنده ٔ شادی . شاد کننده . مفرح : شادی بخش دلهای حزین .