کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بحثی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کج بحثی
لغتنامه دهخدا
کج بحثی . [ ک َ ب َ ] (حامص مرکب ) عمل کج بحث . یاوه گویی و نامعقولی در مباحثه . (ناظم الاطباء). خطا رفتن در مباحثه و یاوه گویی . (فرهنگ فارسی معین ) : خروشان از کجک دیدم چو فیلان را یقینم شدکه عاجز می توان کردن بکج بحثی فلاطون را.میرزا معزفطرت .
-
واژههای همآوا
-
بهثی
لغتنامه دهخدا
بهثی . [ ب ُ ثی ی ] (ص نسبی ) منسوب به بهثة است که بطنی است از قیس غیلان . (لباب الانساب سمعانی ).
-
جستوجو در متن
-
حجیة اجماع
لغتنامه دهخدا
حجیةاجماع . [ ح ُج ْ جی ی َ ت ِ اِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بحثی است از اصول فقه . رجوع به اجماع شود.
-
حجیت
لغتنامه دهخدا
حجیت . [ ح ُج ْ جی ی َ ] (ع مص جعلی ،اِ مص ) حجت بودن . حجیت خبر واحد بحثی است از اصول فقه . رجوع به خبر واحد شود. حجیت اجماع بحثی است از اصول فقه و رجوع به اجماع شود. حجیت ظن و حجیت قطع بحثهائی است از همان علم . رجوع بکلمه ٔ قطع و ظن شود.
-
ابوالسوار
لغتنامه دهخدا
ابوالسوار. [ اَ بُس ْ س ِ ] (اِخ ) الغنوی .یکی از فصحا و ابوعبیده از او ادب فرا گرفته است . واو را با محمدبن حبیب بن ابی عثمان مازنی بحثی است .
-
خلاصه نویسی کردن
لغتنامه دهخدا
خلاصه نویسی کردن . [ خ ُ ص َ / ص ِ ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مختصرنویس کردن . کوتاه کردن بحثی . حشو زواید کلامی را زدن .
-
حجیة ظن
لغتنامه دهخدا
حجیة ظن . [ ح ُج ْ جی ی َ ت ِ ظَن ن ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بحثی از اصول فقه است که آیا گمان بردن بمسئله دلیل است یا باید قطع به آن حاصل گردد. رجوع به ظن شود.
-
افضل زاده
لغتنامه دهخدا
افضل زاده . [ اَ ض َ دَ ] (اِخ ) او را تألیفاتی است از جمله : رسالة فی الجهة. تعلیقه بر شرح طوالعالانوار و نیز بحثی با خواجه زاده در باره ٔ اینکه امکان برای هر بشری هست . رجوع به روضات الجنان ص 310 شود.
-
دامنه دار
لغتنامه دهخدا
دامنه دار. [ م َ ن َ / ن ِ ] (نف مرکب ) که دامنه دارد. دارای دامنه . || وسیع. پهناور. موسع. با عرض و طول بسیار. ممتد.- ابری دامنه دار ؛ که دنباله ٔ آن نگسلد.- ادعای دامنه دار ؛ طولانی .- اقداماتی دامنه دار ؛ سخت وسیع و ممتد.- بارانی دامنه دار ؛ که دی...
-
حجیة خبر
لغتنامه دهخدا
حجیة خبر. [ ح ُج ْ جی ی َ ت ِ خ َ ب َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بحثی از اصول فقه است که آیاخبر واحد و یا خبر متواتر حجت است یعنی دلیلیت داردیا نه . رجوع به خبر و خبر واحد و خبر متواتر شود.
-
ربیعةبن عسل
لغتنامه دهخدا
ربیعةبن عسل . [ رَع َ ت ِ ن ِ ع َ س َ ] (اِخ ) او از قبیله ٔ بنی عمربن یربوع و برادر ضبیعبن عسل بود و به خواستگاری دختر معاویه آمد، و بین معاویه و او بحثی هست . (از البیان و التبیین ج 2 ص 204). و رجوع به عقدالفرید ج 4 ص 293 شود.
-
شیرعلی
لغتنامه دهخدا
شیرعلی . [ ع َ ] (اِخ ) یا شیرعلی خان لودی . مؤلف کتاب «مرآت الخیال » که تذکره ٔ شعراست و بحثی در فنون ادبی دارد و تألیف آن به سال 1102 هَ . ق .پایان یافته و به سال 1324 هَ . ق . در بمبئی به سعی و اهتمام خان صاحب میرزا محمد ملک الکتاب شیرازی چاپ شد...
-
باجی
لغتنامه دهخدا
باجی . [ جی ی ] (اِخ ) علی بن محمدبن عبدالرحمان باجی ملقب به علاءالدین (631 - 714 هَ . ق ./ 1234 - 1315م .). عالم علم اصول ومنطق و از مردم مصر. وی در عصر خود در فن مناظره قویترین افراد بود و در هیچ بحثی فرونمی ماند. او راست مختصراتی در علوم متعدد. (ا...