کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بحبحة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بحبحة
لغتنامه دهخدا
بحبحة. [ ب َ ب َ ح َ ] (ع اِ) جماعت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
بحبحة
لغتنامه دهخدا
بحبحة. [ ب َ ب َ ح َ ] (ع مص ) جای گرفتن و فرودآمدن . (از منتهی الارب ). || فرود آمدن باران و امثال آن . (ناظم الاطباء). || بانگ کردن با گرفتگی گلو. (از دزی ج 1 ص 52). بح بح کردن .
-
واژههای همآوا
-
بهبهة
لغتنامه دهخدا
بهبهة. [ ب َ ب َ هََ ] (ع مص ) بانگ بلند کردن شتر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || بهبه الرجل به بهبهةً؛ به به گفتن کسی را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
جای گرفتن
لغتنامه دهخدا
جای گرفتن . [ گ ِ رِت َ ] (مص مرکب ) منزل کردن . جای گزین شدن . در جایی قرار گرفتن . ایستادن . بَحبَحَة. تَبَحبُح . لُذوب . لَب ّ. مُلاذَبَه . اِلباد. تَمَحَح ُ. اِفثاء. هُکوع . تَمَکُن . عَهن . عَمن . تَبَوﱡ. اِلثاث . لَثلَثه . تَوَطُن . (از منتهی ا...