کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بج حوران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بج حوران
لغتنامه دهخدا
بج حوران . [ ب َج ْ ج ُ ح َ ] (اِخ ) از نواحی دمشق و ابوعبداﷲ یحیی از بج حوران بوده است . قریه ای نزدیک باب دمشق و از توابع بانیاس . (از معجم البلدان ).
-
واژههای مشابه
-
بج بج
لغتنامه دهخدا
بج بج . [ ب ِ ب ِ ] (اِ صوت ) سخنی باشد که پوشیده از مردم گویند. (سروری ). پچ پچ . بیخ گوشی . در گوشی . || لفظی است که شبان گوسفندان و بز را بدان خواند. (سروری ) : سخن شیرین از زفت نیارد بربز به بج بج [ بر ] هرگز نشود فربه .رودکی .