کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بتن دیرگداز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تن بتن
لغتنامه دهخدا
تن بتن . [ تَم ْ ب ِ ت َ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) کس به کس . کس بعوض کس . (ناظم الاطباء). فرداً فرد. یک یک : چنین گفت با مویه افراسیاب کزین پس نه آرام جویم نه خواب مرا اندرین سوگ یاری کنیدهمه تن بتن سوگواری کنید. فردوسی .بفرمود تا هرکه دانا بدندبگفتارها ...
-
بتن ریزی
لغتنامه دهخدا
بتن ریزی . [ ب ِ ت ُ ] (حامص مرکب ) ترکیب سیمان و آب وریگ و ماسه برای ساختمان کردن . ساختن بتن . || قرار دادن و ریختن بتن در پایه و بنلاد بنایی .